گنجور

حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۲

 

باز آی و دلِ تنگِ مرا مونس جان باش

وین سوخته را مَحرَمِ اسرارِ نهان باش

زان باده که در میکدهٔ عشق فروشند

ما را دو سه ساغر بده و گو رمضان باش

در خرقه چو آتش زدی ای عارفِ سالِک

[...]

حافظ
 

حیدر شیرازی » دیوان مونس الارواح » غزلیات » شمارهٔ ۳۶ - و له ایضا

 

ای دل! به جهان معتکف کوی فلان باش

در بندگی حضرت او بسته میان باش

تا نور رخ آن مه بی مهر ببینی

ای چشم ستم دیده! همیشه نگران باش

گر سنگ زند یار و گرت تنگ کند دل

[...]

حیدر شیرازی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۷۶

 

امشب که چراغ نظری چرب زبان باش

دل نرم کن ای شمع و مرا مرهم جان باش

حسنت بصفا بهتر از آن گشت که بودست

زنهار که در حسن وفا هم به از آن باش

خواهی که سرافراز شوی در همه عالم

[...]

اهلی شیرازی
 

عرفی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۲

 

جان می رود ای اشک ز دنباله روان باش

وی ناله تو هم چند قدم پیرو جان باش

ای شوق درافشای غمم این چه شتاب است

کو راز من غمزده یک چند نهان باش

می آید و می بارد ازو ناز و تعافل

[...]

عرفی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۰۷۸

 

فارغ ز تمنای جهان گذران باش

بی داعیه چون دیده حیرت زدگان باش

از راه تواضع به فلک رفت مسیحا

باذره تنزل کن و خورشید مکان باش

زان پیش که ایام بهاران بسر آید

[...]

صائب تبریزی
 

واعظ قزوینی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۱۳

 

در گفتن عیب دگران بسته زبان باش

از خوبی خود، عیب نمای دگران باش

خواهی که چو بادام نیفتی به دهنها

تا هست بتن رگ، همه تن بند زبان باش

از نقش بد و نیک، نگهداری دل کن

[...]

واعظ قزوینی
 

حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۵۸۲

 

گر تیر جفایی رسد از دوست، نشان باش

با خصم دم تیغ شو و پشت کمان باش

آگاهی از اوضاع جهان جمله ملال است

یک ساغر می درکش و از بی خبران باش

مفتون نتوان بود به نیرنگ بهاران

[...]

حزین لاهیجی
 

سعیدا » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۹۱

 

آسوده شو از سود و مبرا ز زیان باش

دنیا گذران است تو در هم در گذران باش

خواهی که تو را خرقهٔ تجرید رسانند

چون سرو شو آزاد و چو نرگس نگران باش

هرگز ندهم دل به کسی کاو ندهد دل

[...]

سعیدا
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین » بخش ۶۹ - وحدت هندوستانی

 

خواهی که هما ظلّ همایون تو خواهد

سیمرغ صفت از نظر خلق نهان باش

تا نفس ترا در به به در و خوار نسازد

در سایهٔ دیوار قناعت به امان باش

رضاقلی خان هدایت
 
 
sunny dark_mode