عطار » مختارنامه » باب بیست و سوم: در خوف عاقبت و سیری نمودن از عمر » شمارهٔ ۲۷
امروز منم خسته ازین بحر فضول
سیر آمده یکبارگی از جان ملول
کردند ز کار هر دو کونم معزول
خود را بدروغ چند دارم مشغول
اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الثانی: فی الشرعیّات و ما یتعلق بها » شمارهٔ ۹۷ - الحقیقة
گر حکمت محض خواهی و علم اصول
از لوح دلت بشوی این نقش فضول
گر بی تکرار علم حاصل نشود
پس عَلمنی چراست در شأن رسول
اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب السادس: فی ما هو جامع لشرایط العشق و المشاهَده و الحسن و الموافقه و ما یلیق بهذا الباب » شمارهٔ ۱
هیهات و ان تکون فی العشق ملول
و العاشق فی العشق صبور و حمول
اذ امکنک العیش بعیش موصول
لاتغفل فالزّمان لازال تحول
اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الثامن: فی الخصال المذمومة و ما یتولد منها » شمارهٔ ۲۲
خواهی که بر خدای باشی مقبول
نیک همه خلق گو و می باش حمول
بگذر زطریق غیبت ای نفس فضول
آخر بتر از زناش گفته است رسول
اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الثانی عشر: فی الوصیة و الاسف علی مافات و ذکر الفناء و البقاء و ذکر مرتبته و وصف حالته رضی الله عنه » شمارهٔ ۲
پیوسته چو باشی تو به بازی مشغول
هرگز بر حق نباشدت هیچ قبول
انگار که امروز قیامت برخاست
گویند چه کرده ای، چه گویی تو فضول
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۹۱
جانی دارم لجوج و سرمست و فضول
وانگه یاری لطیف و بیصبر و ملول
از من سوی یار من رسولست خدای
وز یار بسوی من خدایست رسول
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۹۶
در خاموشی چرا شوی کند و ملول
خو کن به خموشی که اصولست اصول
خود کو خموشی آنکه خمش میخوانی
صد بانک و غریو است و پیامست و رسول
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۰۱
عندی جمل و من اشتیاق و فضول
لا یمکن شرحها به کتب و رسول
بل انتظر الزمان و الحال یحول
ان یجمع بیننا فتصغی و اقول
اهلی شیرازی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۴۵۳
اهلی در نظم و گوهر طبع فضول
از مهر علی دارد و از حب رسول
از موم امید شمعها ساخته است
امید که روشن شود از برق قبول
محتشم کاشانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۷
ای کوی تو قبلهگاه ارباب قبول
بیسجدهٔ تو طاعت ما نا مقبول
محراب بلند کعبهٔ ابرویت
کز دور مرا به سجده دارد مشغول
قدسی مشهدی » رباعیات » شمارهٔ ۴۶۱
پرهیز کن از راهنمایان فضول
تا بر در دوست، بهره یابی ز قبول
ای آن که به حق دلیل و رهبر طلبی
باشد که به از رسول و اولاد رسول؟
صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۷
ای کرده به درگه تو جبریل نزول
وی بر همه ما خلق ز خالق تو رسول
تو عقل کلی و مهر گردون صلاح
اجزاء تواند و ذرههای تو عقول