گنجور

 
۱
۲
۳
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۳۶۵

 

تا در نزنی به هرچه داری آتش

هرگز نشود حقیقت حال تو خوش

اندر یک دل دو دوستی ناید خوش

ما را خواهی خطی به عالم درکش

۲ بیت
ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۳۶۶

 

چون ذات تو منفی بود ای صاحب هش

از نسبت افعال به خود باش خمش

شیرین مثلی شنو مکن روی ترش

ثبت العرش اولا ثم انقش

۲ بیت
ابوسعید ابوالخیر
 

خواجه عبدالله انصاری » رباعیات شیخ انصاری (نقل از کشف الاسرار و انوارالتحقیق) » شمارهٔ ۶۹

 

یک تیر بنام من ز ترکش برکش

وآنگه بکمان عشق سخت اندرکش

گر هیچ نشانه خواهی اینکه دل و جان

از تو زدنی سخت و ز من آهی خوش

۲ بیت
خواجه عبدالله انصاری
 

عنصرالمعالی » قابوس‌نامه » باب چهاردهم: اندر عشق ورزیدن و رسم آن

 

این آتش عشق تو خوش است ای دلکش

هرگز دیدی آتش سوزندهٔ خوش

۱ بیت
عنصرالمعالی
 

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۹۸

 

تا از من می جهی چو دود از آتش

چون دود بر آتشم من ای دلبر کش

با آن رخ دلفروز و زلف سرکش

خوش نیستی ای چو جهان ناخوش و خوش

۲ بیت
مسعود سعد سلمان
 

ابوالفرج رونی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳۱

 

ای دل به سفر چرا نبندی مفرش

کاندر حضرت عیش نمی باشد خوش

چون آهن آب داده اندر آتش

نرمی میکن دلا و سختی می کش

۲ بیت
ابوالفرج رونی
 

سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۲۰

 

با من ز دریچه‌ای مشبک دلکش

از لطف سخن گفت به هر معنی خوش

می‌تافت چنان جمال آن حوراوش

کز پنجرهٔ تنور نور آتش

۲ بیت
سنایی
 

سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۲۳

 

چون نزد رهی درآیی ای دلبر کش

پیراهن چرب را تو از تن درکش

زیرا که چو گیرمت به شادی در کش

در پیرهن چرب تو افتد آتش

۲ بیت
سنایی
 

سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۲۴

 

نی آب دو چشم داری ای حورافش

زان روی درین دلست چندین آتش

بی باد تکبر تو ای دلبر کش

با خاک سر کوی تو دل دارم خوش

۲ بیت
سنایی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » رباعیات » شمارهٔ ۹

 

ایشاه محمد سیر یوسف وش

داود شجاعت سلیمان مفرش

موسی و خلیل اندر آب و آتش

الیاس و خضروار بزی خرم و خوش

۲ بیت
سوزنی سمرقندی
 

عین‌القضات همدانی » لوایح » فصل ۴۴

 

ای جان شکسته در میان آتش

سرمست درآ و باده عشق بکش

چون مست شدی تو با خیال معشوق

پروانه صفت رقص همی کن سرخوش

۲ بیت
عین‌القضات همدانی
 

انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۵۵

 

روزی که کنم هجر ترا بر دل خوش

گویم چه کنم تن زنم اندر آتش

چون راست که در پای کشم دامن صبر

عشق تو گریبان دلم گیرد و کش

۲ بیت
انوری
 

انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۵۶

 

ماییم و دو شیشکک می روشن و خوش

یک حوضک نقل و یک تنورک آتش

باقلیککی و نانکی پنج از شش

گر فرمایی جمال ده بی‌ترکش

۲ بیت
انوری
 

انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۵۷

 

چون بندگی شهت نمی‌آید خوش

با ملک چو آب و دولت چون آتش

برخیز و بسیج آن جهان کن خوش خوش

اینجا علف گلخن دوزخ بمکش

۲ بیت
انوری
 

حمیدالدین بلخی » مقامات حمیدی » المقامة العشرون - فی السکباج

 

و ان الحر لو آذاه جوع

صبور فی تلهبه قنوع

در کأس تو یک جرعه اگر هست بکش

وزکاسه و کاس دیگران دست بکش

۲ بیت
حمیدالدین بلخی
 

میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۲- سورة البقره‏ » بخش ۲۱ - ۵ - النوبة الثالثة

 

یک تیر بنام من ز ترکش بر کش

وانگه بکمان عشق سخت اندر کش!

گر هیچ نشانه خواهی اینک دل و جان

از تو زدنی سخت و ز من آهی خوش!

۲ بیت
میبدی
 

خاقانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۹۱

 

خاقانی اگرچه خاک توست ای مهوش

چون آتش و آب و باد باشد سرکش

چندان باد است در سر خاکی او

کان را نبرد آب و نسوزد آتش

۲ بیت
خاقانی
 

سید حسن غزنوی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۱۱

 

ای زلف تر از سوسن و گل مفروش

وی سوسنت از آب و گلت از آتش

می ده که بر آن سوسن و گل آید خوش

گلرنگ شراب از قدح سوسن وش

۲ بیت
سید حسن غزنوی
 

عطار » مختارنامه » باب سی و هفتم: در صفت خط و خال معشوق » شمارهٔ ۴

 

گفتم: دل من ببردی ای جادو وش!

گفتا: چکنم تو دل ندادی خوش خوش

گفتم: رخت آتش است و خطّت دودست

گفتا که تو دود دیدهای از آتش

۲ بیت
عطار
 

عطار » مختارنامه » باب چهل و هشتم: در سخن گفتن به زبان شمع » شمارهٔ ۱۹

 

شمع آمد و گفت: چند باشم سرکش

بر پای بمانده به که تا سوزم خوش

چون هر نفس از کشتن خویش اندیشم

بیرون شود از پای به فرقم آتش

۲ بیت
عطار
 
 
۱
۲
۳
 
تعداد کل نتایج: ۵۳