خیام » ترانههای خیام (صادق هدایت) » دم را دریابیم [۱۴۳-۱۰۸] » رباعی ۱۳۲
* می بر کفِ من نِهْ که دلم تاب است،
وین عمرِ گریزپای چون سیماب است،
دریاب که، آتشِ جوانی آب است،
هُش دار، که بیداری دولت خواب است.

عطار » مختارنامه » باب سی و ششم: در صفت چشم و ابروی معشوق » شمارهٔ ۵
هم زلف تو از برونِ دل در تاب است
هم خطِّ تو از چشمهٔ دل سیراب است
وان نرگسِ نیم مستِ شوریدهٔ تو
گر باده نخوردست چرا پرخواب است

خاقانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۳
داغم به دل از دو گوهر نایاب است
کز وی جگرم کباب و دل در تاب است
میگویم اگر تاب شنیدن داری
فقدان شباب و فرقت احباب است

حزین لاهیجی » رباعیات » شمارهٔ ۴۳
داغم به دل از دو گوهر نایاب است
کز وی جگرم کباب و دل در تاب است
می گویم اگر تاب شنیدن داری
فقدان شباب و فرقت احباب است
