گنجور

 
 
 
رباعی ۱۳۱ به خوانش سهیل قاسمی
می‌خواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
فعال یا غیرفعال‌سازی قفل متن روی خوانش من بخوانم
خاقانی

داغم به دل از دو گوهر نایاب است

کز وی جگرم کباب و دل در تاب است

می‌گویم اگر تاب شنیدن داری

فقدان شباب و فرقت احباب است

سید حسن غزنوی

می بر کف من نه که دلم پر تاب است

وین عمر گریز پای چون سیماب است

بشتاب که آتش جوانی آب است

بر خیز که بیداری دولت خواب است

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از سید حسن غزنوی
عطار

هم زلف تو از برونِ دل در تاب است

هم خطِّ تو از چشمهٔ دل سیراب است

وان نرگسِ نیم مستِ شوریدهٔ تو

گر باده نخوردست چرا پرخواب است

ابوالحسن فراهانی

حوری که به زعم او چو او نایاب است

زیباتر از آفتاب عالم تاب است

میگفت کسی چو غنچه دارم حق است

غنچه است ولیک غنچه سیراب است

سلیم تهرانی

دل از غم عشق گلرخان بی تاب است

آغشته به خون چو لاله ی سیراب است

هر جزوی ازان بود بر نوخطی

گویی دل من نسخه ی استکتاب است

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه