گنجور

قطران تبریزی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۵ - در مدح امیر ابراهیم بن حسن

 

ای برده آب از گل خودروی روی او

خوشتر ز قندهار وز مشگوی کوی او

بر بوی این بباغ بخفتم هزار شب

تا بو که یابم از گل شب بوی بوی او

از چشم او همیشه بلاجوی خلق زد

[...]

قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۵ - در مدح امیر ابراهیم بن حسن

 

آن خسروی که همچو سخن گوی گوی او

راند چنان که سیل بهر سوی سوی او

قطران تبریزی
 

فلکی شروانی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۳ - ترکیب بند

 

ترکی که خوشترست ز مشکوی کوی او

سروی که هست چون گل خود روی روی او

گر جای سرو جوی بود پس چه ساختند

از دیده عاشقا بلا جوی جوی او

آورد گرد ماه خطی کز جلال اوست

[...]

فلکی شروانی
 

عراقی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۲

 

ای بی‌خبر ز نفحهٔ گلزار بوی او

آخر بنال زار سحرگه به کوی او

عراقی
 

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۶۸۱

 

مست آمد آن نگار که ما مست روی او

دیوانگیست کار من از جستجوی او

با خود برید چشم من از روی مردمی

گر آرزو کنید که بینید روی او

بر خاک کوی وی دل من دوش گم شده ست

[...]

امیرخسرو دهلوی
 

میلی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۵۲

 

از بس که کرده‌ام گله هر جا ز خوی او

شرم آیدم دگر که ببینم به سوی او

شرمنده‌وار می‌گذرد چون به من رسد

تا آنچه کرده است نیارم به روی او

قاصد به من مگو خبر التفات یار

[...]

میلی
 

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۵ - ترکیب‌بند در عشق عرفانی

 

ماهی که آفتاب ندیدست روی او

چون غنچه باد هم نشنیدست بوی او

از مثل او سخن مکن ای دل که این سخن

آیینه هم نیارد گفتن به روی او

رویی چنانکه گویی مشّاطه می‌کند

[...]

فیاض لاهیجی
 
 
sunny dark_mode