گنجور

سید حسن غزنوی » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۱۷ - در مدح منتخب الملک حسن احمد گوید

 

صدری که روزگار بدو شادمانه شد

والا یگانه ای که عدوی دوگانه شد

سید حسن غزنوی
 

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۷۴

 

باز این دلم خدنگ بلا را نشانه شد

وین زهر ماروش به سوی ما روانه شد

بیدار بخت ما که تو دیدی، به خواب رفت

وان عیشهای خوش که شنیدی، فسانه شد

عقلی که در فراخی عیشم رفیق بود

[...]

امیرخسرو دهلوی
 

میلی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۲

 

رازم فسانه از نگه عاشقانه شد

بیهوده رازدار خجل در میانه شد

رسوایی‌ام ببین که ز شرم پیام من

قاصد به سوی او نتواند روانه شد

از بادهٔ خیال توام دوش دست داد

[...]

میلی
 
 
sunny dark_mode