گنجور

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۶ - لاله رخ

 

تا بسته ام بدان دو رخ لاله فام دل

مانند لاله سوخته دارم مدام دل

گشت از طپانچه لاله رخ من رخام رنگ

در عشق روی لاله رخان رخام دل

دانه است و دام خال و خم زلف آن صنم

[...]

سوزنی سمرقندی
 

ظهیر فاریابی » ترکیبات » شمارهٔ ۴

 

ای حلقه های سنبل زلف تو دام دل

وی مهر زر مهر تو دایم به نام دل

در تنگنای سینه که لشکر گه غم است

شد دل غلام روی تو و جان غلام دل

در دل مقام داری و این طرفه ترکه هست

[...]

ظهیر فاریابی
 

حکیم نزاری » غزلیات » شمارهٔ ۷۶۶

 

هیهات اگر به دستِ من استی زمامِ دل

هرگز نبردمی دگر از غصّه نامِ دل

بسیار دست و پای زدم در خلاصِ جان

رویِ خلاص نیست به حیلت ز دامِ دل

از بدوِ کون اگر غم و دل توأمان نبُد

[...]

حکیم نزاری
 

جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۸۲

 

آسان نمی شود شب وصلم به کام دل

مشکل که نیست بی رخ یارم نظام دل

ای باد صبحدم نتوانی ز روی لطف

کز پیش ما به دوست رسانی سلام دل

از ما سلام و پرسش بی حدّ و بی شمار

[...]

جهان ملک خاتون
 

جویای تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۰۶

 

باشد کسی که سر خوی او ز جام دل

دایم به رنگ غنچه بخندد به کام دل

کی دلنشین شود اگر از دل سخن نخاست

گوش دل آمده شنوای کلام دل

از خصم خانگی به خدا می برم پناه

[...]

جویای تبریزی
 
 
sunny dark_mode