گنجور

جامی » دیوان اشعار » فاتحة الشباب » غزلیات » شمارهٔ ۳۵

 

بخرام و باز جلوه ده آن سرو ناز را

پامال خویش کن سر اهل نیاز را

بگذار یک نظاره در آن رو که اهل دل

گیرند کیمیا نظر پاکباز را

خوش آنکه تو نشینی و من پیش روی تو

[...]

جامی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۰۴

 

از شرم، حرص دلبری افزود ناز را

کز دوختن گرسنه شود چشم، باز را

دارم امید آن که شود طبل بازگشت

آواز دل تپیدنم آن شاهباز را

فریاد عندلیب ز گل شد یکی هزار

[...]

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۰۵

 

مستی ز خط زیاده شد آن دلنواز را

خط صبح نوبهار بود خواب ناز را

دیگر عنان دل نتواند نگاه داشت

در جلوه هر که بنگرد آن سرو ناز را

با قهرمان عشق چه سازد غرور عقل؟

[...]

صائب تبریزی
 
 
sunny dark_mode