گنجور

کلیم » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۵۳

 

دوران ز عاریتها دندان ز ما گرفته

نوبت رسد بنانم چون آسیا گرفته

داریم در فراقت اشک بهانه جوئی

بدخوی تر ز طفل از شیر وا گرفته

صد برق ناامیدی کرده کمین ز هر سو

[...]

کلیم
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۶۴۰

 

عشق اختیار دل را از دست ما گرفته

طوفان عنان کشتی از ناخدا گرفته

روشنگر نگاه است رخسار مه جبینان

باغ و بهار بوسه است دست حنا گرفته

هر چند در خرابات یکتاست جام خورشید

[...]

صائب تبریزی
 

حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۸۱۳

 

گر غمزه اش به یغما، دل را ز ما گرفته

پیکان او به از دل، در سینه جا گرفته

در مکتب محبت، روشن سواد حسنم

تا از غبار خطش، چشمم جلا گرفته

نتوان به سر رسانید بی عشق زندگی را

[...]

حزین لاهیجی
 
 
sunny dark_mode