گنجور

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۳۱۶

 

ای از گل رخسار تو خون در دل لاله

بر لاله ز مشک سیه افکنده کلاله

باز آی که چشم و رخت ای ماه غزل گوی

این عین غزال آمد و آن رشک غزاله

از خاک درت بر نتوان گشت که کردند

[...]

خواجوی کرمانی
 

جامی » دیوان اشعار » واسطة العقد » غزلیات » شمارهٔ ۴۲۲

 

هست انجمن ما چمنی پر گل و لاله

گل عارض ساقیست دراو لاله پیاله

افسرده چو ژاله ست نگهدار خدایا

از ساحت این تازه چمن آفت ژاله

باشد سخن عشق یکی لیک گرفته

[...]

جامی
 

هاتف اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۳

 

خوش آنکه نشینیم میان گل و لاله

ماه و تو به کف شیشه و در دست پیاله

در طرف چمن ساقی دوران می عشرت

در ساغر گل کرده و پیمانهٔ لاله

بر سرو و سمن لؤلؤ تر ریخته باران

[...]

هاتف اصفهانی
 

رفیق اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۸۰

 

تا لاله و گل هست میان گل و لاله

با لاله رخی کن می گلگون به پیاله

یارب چه گلی ای گل رعنا که در این باغ

نه بوی تو دارد گل و نه رنگ تو لاله

یک روز به من نگذرد از عمر که بی تو

[...]

رفیق اصفهانی
 
 
sunny dark_mode