گنجور

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۵۲۸

 

گویند که آزار، مکافات گناه است

ما بهر چه پیش از گنه آزار کشیدیم

درشهر وفا، کس به نگون بختی ما نیست

هر ظلم که امسال شود، پار کشیدیم

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۵۵۰

 

برگل فکنم دست رد و روی تو گیرم

سنبل ز کف اندازم و گیسوی تو گیرم

بر چشم خودم جای دهد غنچه سیراب

در رنگ گل تازه اگر بوی تو گیرم

مستانه چو در جلوه گه ناز خرامی

[...]

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۵۹۴

 

بازی خور عقلم، سگ دیوانه به از من

غمخوار دلم، خوشه بی دانه به از من

در بیخودی ام پای هوس ره نکند گم

رندی نبود بر در میخانه به از من

رگ بر تن زارم خط بیزاری عقل است

[...]

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۵۹۹

 

پیوسته طلبکار شراب است دل من

گر می ندهد دست، کباب است دل من

از موجه گرداب قدح باک ندارد

طوفان زده عالم آب است دل من

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۶۰۹

 

ناکامی ما بین، که به عشرتگه گیتی

از ساغر ما چرخ دهد کام شکستن

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۶۲۹

 

در مدرسه عشق، به نادانی من کو؟

آشفته دماغی به پریشانی من کو؟

در غمکده دهر، غم افتاده فراوان

لیکن چو غم بی سروسامانی من کو؟

در مصر، عزیزان وطن رانکند یاد

[...]

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۶۴۷

 

پژمرده بود حسن بت دست رسیده

رنگ گل ناچیده ندارد گل چیده

گر مردمک از گریه به صد آب بشوید

بیرون نرود نقش تو از پرده دیده

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۶۷۲

 

شمع است مرا حجت این حرف که بی جرم

سر می رود از پای فشردن به غریبی

سرگشتگی آرد چو وطن، جای گریز است

بیجا ندود سنگ فلاخن به غریبی

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۷۰۲

 

بر دیده گذارم کف پایی که تو داری

مالم به رخ زرد، حنایی که تو داری

با آنکه شبم روز شد از آینه صبح

در خواب ندیده ست صفایی که تو داری

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۷۰۷

 

در کوچه زنجیر به خاکم بسپارید

روزی که بمیرم ز غم سلسله مویی

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۷۳۱

 

ای روی تو سردفتر گلهای بهاری

بهر تو کند آب چمن آینه داری

چون بلبل صبح از پی وصلت نزند بال؟

خورشید ندارد گل رویی که تو داری

گیرم چو به زور از تو گل بوسه، مکن عیب

[...]

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۷۴۸

 

جانا ز تو شادم به سلامی و پیامی

نی از تو پیامی به من آمد، نه سلامی

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۷۶۴

 

گل را نبود رونق رویی که تو داری

سنبل ندهد نکهت مویی که تو داری

چون بوی ترا تحفه به گلشن نبرد باد؟

بوی گل تر نیست چو بویی که تو داری

روی تو نکو، موی تو خوش، لیک چه حاصل؟

[...]

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۲

 

پایی به دیدن من غمناک برنداشت

هرگز به رنگ سایه ام از خاک برنداشت

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۱۶

 

دل هیات سرمنزل جانانه برآورد

ما را زغم کعبه و بتخانه برآورد

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۲۴

 

داغم که سر زلف توام زود شد از کف

آتش به دلم در زد و چون دود شد از کف

طغرای مشهدی
 
 
۱
۲
۳
sunny dark_mode