گنجور

 
طغرای مشهدی

شمع است مرا حجت این حرف که بی جرم

سر می رود از پای فشردن به غریبی

سرگشتگی آرد چو وطن، جای گریز است

بیجا ندود سنگ فلاخن به غریبی

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode