گنجور

منوچهری » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۱ - در وصف خزان و مدح سلطان مسعود غزنوی

 

تو زانچه بگفتند بسی بهتر بودی

برجان و روان پدرانت بفزودی

چندانکه توانستی رحمت بنمودی

چندانکه توانستی ملکت بزدودی

منوچهری
 

حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۸۵۸

 

دوشینه دلم داشت به یاد تو سرودی

کز دیدهٔ مرغان حرم خواب ربودی

هر چشم زدن، دیدهٔ دریا نسبم را

غمهای تو از گریه سبکبار نمودی

غافل ز تو یک دم دل مشتاق نگردد

[...]

حزین لاهیجی
 

آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۳۵

 

مشتاق بود گوش به رودی و سرودی

مطرب به نواساز بکن چنگی ورودی

در پرده عشاق مزن شور مخالف

آهنگ مؤالف زن و وزر است سرودی

شاید که برد ضرب اصولت به حجازم

[...]

آشفتهٔ شیرازی
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۸۰ - شرف عراقی قُدِّسَ سِرُّه

 

گر عشق نبودی و غم عشق نبودی

چندین سخن نغز که گفتی و شنودی

ور باد نبودی که سرِ زلف ربودی

رخسارهٔ معشوق به عاشق که نمودی

رضاقلی خان هدایت
 

وفایی مهابادی » دیوان فارسی » مفردات » شمارهٔ ۱

 

در هر دو جهان گر اثر عشق نبودی

این زمزمهٔ عشق که گفتی که شنودی؟

وفایی مهابادی
 

ملک‌الشعرا بهار » قطعات » شمارهٔ ۱۶۹ - ترجمهٔ قطعه ا‌ی از محمد جریر طبری

 

گر هیچ دلم راز به یاران بگشودی

مردم زتهیدستی من واقف بودی

استغنا جستم من و مستغنی گشتند

ورنه غم من بر غم یاران بفزودی

شرم آبروی بنده نگهداشتی و کس

[...]

ملک‌الشعرا بهار
 
 
sunny dark_mode