گنجور

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۵۹

 

زاواز خوش تو عقل مدهوش شود

وز دل همه درد و غم فراموش شود

چون وقت سماع درج لب بگشائی

مانند صدف همه تنم گوش شود

جمال‌الدین عبدالرزاق
 

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۶۰

 

ناگاه چنین کرانه جوئی که چه بود

یکباره نمود سنگ خوئی که چه بود

دی آنهمه مهر کرده دوش آنهمه شرط

امروز چه عذر آری و گوئی که چه بود

جمال‌الدین عبدالرزاق
 

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۶۱

 

چون بیخبری از غمم ایماه چه سود

چون در تو نکرد اینهمه غم راه چه سود

تا جان بتن منست بر من بخشای

ور نه چو برفت جانم آنگاه چه سود

جمال‌الدین عبدالرزاق
 

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۶۲

 

یک شهر همیکنند فریاد و نفیر

در مانده بدست زلف آن کافر اسیر

ای دل اگر از سنگ نئی پند پذیر

وی دیده اگر کور نئی عبرت گیر

جمال‌الدین عبدالرزاق
 

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۶۳

 

زینگونه که شد خوار و فرومایه هنر

از جهل پس افتاد بصد پایه هنر

یارب تو بفریاد رس آن مسکین را

کش خانه سپاهان بود و مایه هنر

جمال‌الدین عبدالرزاق
 

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۶۴

 

گفتم که چراست گرد آن تنگ شکر

باریک خطی نبشته از عنبر تر

گفتا که عقیق را بباید نقشی

تا مهر توان نهاد بر درج گهر

جمال‌الدین عبدالرزاق
 

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۶۵

 

تا من ز رخ خوب تو گشتم مهجور

نزدیک تو تا شتافت جان رنجور

شد دست اجل چون تو بجانم نزدیک

ای چشم بدان همچو من از روی تو دور

جمال‌الدین عبدالرزاق
 

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۶۶

 

جانا نم دیده وتف سینه نگر

این عشق تو و فراق دیرینه نگر

گر یوسف و یعقوب ندیدی بعیان

در من نگر ایجان و در آیینه نگر

جمال‌الدین عبدالرزاق
 

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۶۷

 

ای روی تو را برده مه چرخ نماز

زلفت چو شب هجر سیه رنگ و دراز

عذری که رخ تو دوش آوردم پیش

از چشم چو زلف خود پس گوش انداز

جمال‌الدین عبدالرزاق
 

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۶۸

 

گفتی مگذر بکوی ما در زین پس

کامیخته ز مهر با دیگر کس

این خود چه حدیثست ولی دانم چیست

سیر آمده بهانه میجوئی و بس

جمال‌الدین عبدالرزاق
 

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۶۹

 

در جامه ازرق آن بت عشوه فروش

چون ماه ز آسمان پدید آمد دوش

گر نه فلکست پس چرا همچو فلک

هم زرق فروش آمد و هم ازرق پوش

جمال‌الدین عبدالرزاق
 

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۷۰

 

زلفی که همی نهاد سر بر قدمش

بسترد که بد جایگه پیچ و خمش

آنکس که نهاد استره بر فرق سرش

چون استره ننهاد سر اندر شکمش

جمال‌الدین عبدالرزاق
 

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۷۱

 

آن ماه که آفتاب نامست رخش

وندر ره عقل و هوش دامست رخش

دیدم رخ اوی و عکس خورشید در آب

معلوم نمیشد که کدامست رخش

جمال‌الدین عبدالرزاق
 

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۷۲

 

نادیده هنوز آن رخ غم پردازش

بر بود دلم زلف کمند اندازش

پس با که بگویم که دل من که ربود

یاری که چو بینم نشناسم بازش؟

جمال‌الدین عبدالرزاق
 

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۷۳

 

یک بوسه زلعل خویش کم گیر و ببخش

زنهار روا مدار تقصیر و ببخش

جان پیش کشیده ام نه از بهر بها

این هدیه آن عطاست بپذیر و ببخش

جمال‌الدین عبدالرزاق
 

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۷۴

 

گفتم که بزلف در کجا دارم دل

بنمای بمن تا بتو بسپارم دل

بگشای سر زلف و نگه کن تا من

چون از سر زلف تو برون آرم دل

جمال‌الدین عبدالرزاق
 

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۷۵

 

در هجر تو گفتم که ز جان میترسم

وصل آمد و من هم آنچنان میترسم

دی خود ز زبان دشمنان ترسیدم

امروز ز چشم دوستان میترسم

جمال‌الدین عبدالرزاق
 

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۷۶

 

در فرقت تو دلی پر از خون دارم

وز دیده بچهره بر دو جیحون دارم

دردی ز حد قیاس بیرون دارم

این عشق بدین صفت نهان چون دارم

جمال‌الدین عبدالرزاق
 

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۷۷

 

دلخسته آنزلف چو چوگان توام

سرگشته آن کوی زنخدان توام

بر من دل تو نرم نخواهد گشتن

من بنده آن دل چو سندان توام

جمال‌الدین عبدالرزاق
 

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۷۸

 

بر آتش غم فتاده چون زلف توام

سر خیره بباد داده چون زلف توام

با آنکه ز خط برون نهادستی پای

سر بر خط تو نهاده چون زلف توام

جمال‌الدین عبدالرزاق
 
 
۱
۲
۳
۴
۵
۶
۷
sunny dark_mode