گنجور

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۴۴

 

وصف لب رنگین تو از دل جویم

در آرزوی زلف تو سنبل بویم

تا پر خون شد ز دیده چون گل رویم

وصف تو همه روز به بلبل گویم

مسعود سعد سلمان
 

امیر معزی » رباعیات » شمارهٔ ۱۳۲

 

ای‌ گوی زَنَخ سخن ز گویت ‌گویم

وی موی میان ز عشق مویت مویم

گر آب شوم‌ گذر به جویت جویم

ور سرو شوم به پیش رویت رویم

امیر معزی
 

مهستی گنجوی » رباعیات » رباعی شمارۀ ۱۳۶

 

زرد است ز عشق خاکبیزی رویم

وین نادره را به هر کسی چون گویم

این طرفه که خاکبیز زر جوید و من

زر در کف و خاکبیز را می‌جویم

مهستی گنجوی
 

مهستی گنجوی » دیوان اشعار » رباعیات «نسخهٔ دوم» » شمارهٔ ۱۱۸

 

زرد است ز عشق خاک بیزی رویم

وین نادره را بهر کسی چون گویم

این طرفه که خاک بیز زر جوید و من

زر در کف و خاک بیز را می جویم

مهستی گنجوی
 

میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۲- سورة البقره‏ » بخش ۱۴۴ - ۴۴ - النوبة الثالثة

 

با دل همه شب حدیث تو میگویم

بوی تو من از باد سحر میجویم.

میبدی
 

میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۵- سورة المائدة- مدنیة » ۱۴ - النوبة الثالثة

 

با دل همه شب حدیث تو میگویم

بوی تو ز هر باد سحر می‌جویم

میبدی
 

خاقانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۳۵

 

دل دل طلبید از پی ره دلجویم

بدرود کنان کرد گذر در کویم

گفتم که ز راه راه و دل دل کم کن

بنگر که من آه آه و دل دل گویم

خاقانی
 

سید حسن غزنوی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۴۱

 

سبحان الله بعهد تو آن گویم

کز طلعت تو نبود خالی کویم

زین پیش جهان به روی من می دیدی

و اکنون چه شدت که می نبینی رویم

سید حسن غزنوی
 

عطار » مختارنامه » باب نهم: در مقام حیرت و سرگشتگی » شمارهٔ ۴۴

 

چندان که ز هر شیوه سخن میگویم

میننماید کنه معانی رویم

و امروز اگر چه عمر در علم گذشت

تقلید نخست روزه وا میجویم

عطار
 

عطار » مختارنامه » باب سی و یكم: در آنكه وصل معشوق به كس نرسد » شمارهٔ ۲۵

 

تا جان دارم همچو فلک میپویم

وز درد وصال او سخن میگویم

آن چیز که کس نیافت آن میطلبم

آن چیز که گم نکردهام میجویم

عطار
 

عطار » مختارنامه » باب سی و یكم: در آنكه وصل معشوق به كس نرسد » شمارهٔ ۶۷

 

چون گل یابم بوی تو زو میبویم

چون مه بینم روی تو زو میجویم

چون گوهر وصل تو به کس مینرسد

کم زان نبود تا که ازو میگویم

عطار
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الثانی: فی الشرعیّات و ما یتعلق بها » شمارهٔ ۱۳ - الشریعة

 

چون ما به هوای طبع و عادت گرویم

بی شرع ز عقل این سخن کی شنویم

چون عقل درین واقعه سرگردان است

آن اولی تر که از پی شرع رویم

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الثالث: فی ما یتعلق باحوال الباطن و المرید » شمارهٔ ۱۲۲

 

اندر طلبت گرچه به سر می پویم

رخساره به خوناب جگر می شویم

چون در نگرم تو با منی من غلطم

سررشتهٔ خود جای دگر می جویم

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الثالث: فی ما یتعلق باحوال الباطن و المرید » شمارهٔ ۱۲۶

 

غمگین غمگین به سوی تو می پویم

مسکین مسکین بر تن خود می مویم

پنهان پنهان روز و شبت می جویم

آسان آسان به ترک تو چون گویم

اوحدالدین کرمانی
 

امامی هروی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۷

 

آن ماه که پرورده ی مهر اویم

دی گفت غزل مگو که من می گویم

گفتم چو حدیث زلف و خال تو رود

دانی که بگفتن غزل نیکویم

امامی هروی
 

مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۱۲

 

آنکس که به آب دیده‌اش میجویم

در جستن او روان چو آب جویم

امروز به گاه آمد و گفتا که سماع

نگذاشت که من دست نمازی شویم

مولانا
 

مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۸۶

 

بیگانه مگیرید مرا زین کویم

در کوی شما خانهٔ خود می‌جویم

دشمن نیم ارچند که دشمن رویم

اصلم ترکست اگرچه هندی گویم

مولانا
 

مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۲۳۹

 

رازیکه بگفتی ای بت بدخویم

واگو که من از لطف تو آن میجویم

چون گفت به گریه درشدم پس گفتا

وامیگویم خموش وامیگویم

مولانا
 

مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۳۴۷

 

من کاستهٔ وفای آن مه‌رویم

گر خواهد و گر نخواهد آن مه رویم

زو آب حیات ابدی میجویم

او آب حیات آمده و من جویم

مولانا
 

سعدی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۴

 

بگذشت بر آب چشم همچون جویم

پنداشت کزو مرحمتی می‌جویم

من قصهٔ خویشتن بدو چون گویم؟

ترکست و به چوگان بزند چون گویم

سعدی
 
 
۱
۲
sunny dark_mode