گنجور

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۵۵۹

 

دارم ز جفای فلک آینه گون

وز گردش این سپهر خس پرور دون

از دیده رخی همچو پیاله همه اشک

وز سینه دلی همچو صراحی همه خون

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۵۶۰

 

شوریده دلی و غصه گردون گردون

گریان چشمی و اشک جیحون جیحون

کاهیده تنی و شعله خرمن خرمن

هر شعله ز کوه قاف افزون افزون

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۵۶۱

 

فریاد ز دست فلک آینه گون

کز جور و جفای او جگر دارم خون

روزی به هزار غم به شب می‌آرم

تا خود فلک از پرده‌چه آرد بیرون

ابوسعید ابوالخیر
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۱۱

 

یک بوسه بدادی بمن ای بت افزون

تا دل بردی ز من بدستان و فسون

گر آنکه همی جان طلبی بوسه بیار

کاتش زآهن بآهن آید بیرون

قطران تبریزی
 

امیر معزی » رباعیات » شمارهٔ ۱۴۱

 

نازید به گرز گاوسار افریدون

در دست تو گرز شیر سارست کنون

از تو فرق است تا به افْریدون چون

چونانکه ز شیر شرزه تا گاوِ زبون

امیر معزی
 

سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۳۱

 

دلها همه آب گشت و جانها همه خون

تا چیست حقیقت از پس پرده و چون

ای بر علمت خرد رد و گردون دون

از تو دو جهان پر و تو از هر دو برون

سنایی
 

انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۵۵

 

ای گنده دهان چو شیر و چون گرگ حرون

چون خرس کریه شخص و چون خوک نگون

چون بوزنه سخره و چو کفتار زبون

چون گربه دهن دریده و چون سگ دون

انوری
 

حمیدالدین بلخی » مقامات حمیدی » خاتمة الکتاب

 

بس سینه کز آسیب تو ای چرخ حرون

در قبضه روز و شب اسیر است و زبون

حمیدالدین بلخی
 

خاقانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۵۶

 

خاقانی ازین چرخ سیه کاسهٔ دون

چونی تو در این گلخن خاکسترگون

از چشم و دلی چو دیگ گرمابه کنون

کآتش ز درون داری و آب از بیرون

خاقانی
 

خاقانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۶۰

 

دل خون شد و آتش زده دارم ز درون

پیش آرمیی چو خون که هست آتش‌گون

می آتش و خون است فرو ریزم خون

آتش به سر آتش و خون بر سر خون

خاقانی
 

خاقانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۶۲

 

در کوی تو خاطری ندیدم محزون

زاهد از عقل شاد و عاشق ز جنون

ساقی سر گرم باده، مطرب خواهند

کل حزب بما لدیهم فرحون

خاقانی
 

باباافضل کاشانی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۱

 

بر سیر اگر نهاده ای دل اکنون

از پوشش و قوت خود مجو هیچ افزون

خاری که ز امید خلد در پایت

خالی می‌کن به سوزن فکر برون

باباافضل کاشانی
 

عطار » مختارنامه » باب هشتم: در تحریض نمودن به فنا و گم بودن در بقا » شمارهٔ ۱۱

 

تا کی گردی ای دل غمناک به خون

از هستی خویش پاک شو پاک کنون

سی سال ز خویش خاک میکردی باز

دردا که نکردهای سر از خاک برون

عطار
 

عطار » مختارنامه » باب سی و دوم: در شكایت كردن از معشوق » شمارهٔ ۱۷

 

گه درد توام ز پرده آرد بیرون

گاه از غم تو پردهٔ دل گیرد خون

هر روز هزار بار چون بوقلمون

میگرداند عشق توام گوناگون

عطار
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الرابع: فی الطهارة و تهذیب النفس و معارفها و ما یلیق بها عن ترک الشهوات » شمارهٔ ۹۷

 

جهدی بکن ای خواجه درین عالم دون

بیرون افتی که نیست این جای سکون

ور زانک به اختیار بیرون نشوی

دست اجلت کند به سیلی بیرون

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الرابع: فی الطهارة و تهذیب النفس و معارفها و ما یلیق بها عن ترک الشهوات » شمارهٔ ۱۰۳

 

ما را چه پلاس و چه طراز اکسون

چه عیش و نشاط و چه غم گوناگون

چون همّت من فرونیاید به دو کون

چه خانقه جنینه ما را و چه تون

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب السادس: فی ما هو جامع لشرایط العشق و المشاهَده و الحسن و الموافقه و ما یلیق بهذا الباب » شمارهٔ ۱۲۸

 

از عشق شود ادیب عاقل مجنون

وز عشق شود عافیت از پرده برون

زنهار به عشق در ملامت نکنی

چون عشق آمد نه صبر ماند نه سکون

اوحدالدین کرمانی
 

کمال‌الدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۷۰۹

 

چون خواب نیاییم بدین چشم درون

وز دل نشوی دمی چو اندیشه برون

زین چشم چه آید بجز از قطرۀ آب؟

زین دل چه گشاید بجز از چشمۀ خون؟

کمال‌الدین اسماعیل
 

کمال‌الدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۷۱۰

 

جانا ز پی وصال چون گشت کنون

آمیزش ما ز ناخن و گوشت فزون

چون رک همه مغز استخوانم خون باد

گر با تو چو موی نایم از پوست برون

کمال‌الدین اسماعیل
 

کمال‌الدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۷۱۱

 

هر شب ز غم تو ای غمت روز افزون

از نالۀ من بناله آید گردون

گر بر لب جیحون گذرم نیست کنون

خود می گذرد بر لب چشمم جیحون

کمال‌الدین اسماعیل
 
 
۱
۲
۳
۴
sunny dark_mode