×
انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۵۱
ای ماه ز سودای تو در آتش تیز
چون سوخته گشتم آبرویم بمریز
چون چرخ ستیزهروی با من مستیز
من در تو گریختم تو از من مگریز
۲ بیت

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة » شمارهٔ ۲۲۶ - التّقدیر
حکمی که ازو چاره نباشد پرهیز
فرموده و امر کرده از وی بگریز
وانگه به میان امر و نهیش عاجز
درمانده جهانیان که کژدار و مریز
۲ بیت

شاه نعمتالله ولی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۳
حکمی از او محال باشد پرهیز
فرموده و امر کرده از وی مگریز
آن کو به میان امر حکمش عاجز
درماند و دلفکار ، کجدار و مریز
۲ بیت

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۴۱۸
با فتنه عشق خوبرویان مستیز
خون خود از آب دیده خویش مریز
ما غرقه شدم و میبرد ما را سیل
باری تو که بر کنار سیلی بگریز
۲ بیت

محتشم کاشانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۱
در بزم حکیمان ز می شورانگیز
نیتاب نشستن است و نی پای گریز
از بهر من تنگ سراب ای ساقی
مینا به سر پیاله کجدار و مریز
۲ بیت
