×
باباافضل کاشانی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۱
ای ذات منزهت مبرا ز وجود
بر خاک در تو کرده ارواح سجود
چون قطرهٔ شبنم است بر برگ گلی
از راه عدم هر آن چه آید به وجود
ابن یمین » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۳۵
ایخواجه علی توئی جهان همه جود
نامد بدلیری تو هرگز بوجود
کو رستم زابلی و کو حاتم طی
تا پیش دل و دست تو آرند سجود
محتشم کاشانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۸
آن ابر عطا که حاتمش کرده سجود
پیوسته چو بسته بر رخ مادر جود
ناچار ما چار شدیم از کرمش
راضی و ازو نیامد آن هم به وجود
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۲۴ - قتّالی خوارزمی عَلَیهِ الرّحمةُ
سه نقطه یکی شدند در اصلِ وجود
تا آدم بیچاره در آمد به سجود
صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۴۶
ای داده مرا بقدرت خویش وجود
ننموده دمی قطع ز من رشتهٔ جود
در هر نفس آن جود مضاعف طلبم
دارد طمعی چنین به موجد موجود