گنجور

شاه نعمت‌الله ولی » قطعات » قطعهٔ شمارهٔ ۳

 

فیضی که به تو رسید از ما

آن رحمت حق شناس ما را

تو نیز رسان به دوستانت

اسرار معانیش خدا را

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » قطعات » قطعهٔ شمارهٔ ۶

 

لفظ الف و دو لام و یک ها

اسمی است از آن تو اسم دریاب

این صورت او و اوست معنی

مانندهٔ روح و جسم دریاب

دریاب رموز اسم اعظم

[...]

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » قطعات » قطعهٔ شمارهٔ ۱۵

 

کفر سر زلف بت به دست آر

کایمان محققانه این است

گفتم که ز باده توبه کردم

مشنو که مرا نشانه این است

مائیم مدام در خرابات

[...]

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » قطعات » قطعهٔ شمارهٔ ۱۶

 

مائیم حضور نعمت الله

رویش بنگر که نیک پیداست

در آینهٔ تمام اشیا

تمثال جمال او هویداست

در دیدهٔ مست ما نظر کن

[...]

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » قطعات » قطعهٔ شمارهٔ ۲۳

 

ملک و ملکوت هر دو انسان

او مظهر جملهٔ صفات است

مستکمل ذات او صفت نیست

مستکمل آن صفات ذات است

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » قطعات » قطعهٔ شمارهٔ ۳۶

 

موئی به میان ما نگنجد

سلطان چه بود گدا نگنجد

گوئی که بلای عشق آمد

خوش باش که آن بلا نگنجد

دُردی کش کوی می فروشم

[...]

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » قطعات » قطعهٔ شمارهٔ ۴۴

 

پیوسته شکسته باش چون ما

کو کار شکستگان برآرد

مائیم و دل شکسته چون یار

پیوسته شکسته دوست دارد

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » قطعات » قطعهٔ شمارهٔ ۴۵

 

من طالب او چگونه باشم

گر حضرت او مرا بجوید

از ذوق سخن کجا توان گفت

گر او با ما سخن بگوید

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » قطعات » قطعهٔ شمارهٔ ۵۸

 

پیوسته شکسته باش چون ما

کو کار شکستگان برآرد

مائیم و دلی شکسته چون یار

پیوسته شکسته دوست دارد

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » قطعات » قطعهٔ شمارهٔ ۶۴

 

ساقی باید که می ببخشد

رندی باید که می بنوشد

تشریف شریف می دهد شاه

عبدی باید که آن بپوشد

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » قطعات » قطعهٔ شمارهٔ ۷۱

 

در آینهٔ وجود حادث

انوار قدیم می توان دید

بر لوح ضمیر هر حقیری

اسرار عظیم می توان دید

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » قطعات » قطعهٔ شمارهٔ ۷۲

 

دل جام جهان نمای عشق است

بنگر که به تو تو را نماید

مجموع تجلّی الهی

در جام جهان ‌نما نماید

در هر چه نظر کنیم واللّه

[...]

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » قطعات » قطعهٔ شمارهٔ ۸۲

 

بنمود جمال او به خوابم

گفتم باشد مگر جمالش

بیدار شدم ز خواب مستی

نه نقش بماند نه خیالش

نه من ماندم نه غیر او هم

[...]

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » قطعات » قطعهٔ شمارهٔ ۹۱

 

شاها کرمی بکن مکن جنگ

زنهار مکن به جنگ آهنگ

گر جنگ کنی ملازمانت

اشکسته شوند جنگ و دلتنگ

بشنو سخنی ز نعمت الله

[...]

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » قطعات » قطعهٔ شمارهٔ ۹۳

 

پرسند ز من چه کیش داری

ای بی خبران چه کیش دارم

از شافعی و ابوحنیفه

آئینهٔ خویش پیش دارم

ایشان همه بر طریق جدند

[...]

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » قطعات » قطعهٔ شمارهٔ ۱۱۸

 

در روزه و در زکوة و در حج

اسرار بسی بود نهفته

اما سری که در نماز است

سرّی است که با تو کس نگفته

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » قطعات » قطعهٔ شمارهٔ ۱۱۹

 

در خواجه باغ صبحگاهی

بنمود جمال خویش آن ماه

دیدم دو جهان چو یک درختی

بر هر برگی نوشته الله

آن برگ درخت و میوه اش بود

[...]

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » قطعات » قطعهٔ شمارهٔ ۱۲۶

 

گر زانکه ز اهل اعتباری

بگذر ز رموز اعتباری

گیرم که حباب را بیابی

جز آب بگو دگر چه داری

مستانه بیا و باده می نوش

[...]

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » قطعات » قطعهٔ شمارهٔ ۱۳۱

 

بعضی طلبند مال فانی

بعضی جویند ملک باقی

زاهد طلبند نان و سرکه

رندان خواهند جام و ساقی

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » قطعات » قطعهٔ شمارهٔ ۱۳۲

 

گیرم که حباب را بیابی

جز آب بگو دگر چه داری

مستانه بیا و باده می نوش

ای یار عزیز در خماری

شاه نعمت‌الله ولی
 
 
sunny dark_mode