×
ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » صفت بیست و چهارم - طول امل و اسباب آن
این سیل متفق بکند روزی این درخت
وین باد مختلف بکشد روزی این چراغ
ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » فصل - معالجه طول أمل
چند استخوان که هاون دوران روزگار
خوردش چنان بکوفت که مغزش غبار کرد
ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » فصل - محبت خدا بالاترین محبت ها
عشق است هر چه هست بگفتیم و گفته اند
عشقت به وصل دوست رساند به ضرب دست
ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » فصل - محبت خدا کامل ترین لذتهاست
ما عندلیب گلشن قدسیم و باغ ما
ایمن بود ز باد خزان و هوای دی
ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » فصل - علائم و آثار محبت خدا
کاین مطرب از کجاست که برگفت نام دوست
تا جان و جامه بذل کنم بر پیام دوست
دل زنده می شود به امید وفای یار
جان رقص می کند ز سماع کلام دوست
ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » صفت بیست و نهم - حزن و اندوه بر امور دنیوی و علاج آن
خیاط روزگار بر أندام هیچ کس
پیراهنی ندوخت که آخر قبا نکرد
ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » فصل - ثمراتی که بر صبر مترتب می شود
دل را اگر ز درد به جان آورد کسی
بهتر که درد دل به زبان آورد کسی
۱
۲