گنجور

اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۰۹ - وصف شمع و مدح جمال الدین محمود بن عبداللطیف بن محمد بن ثابت خجندی از رؤسای شافعیه اصفهان

 

ای شمع زردروی، که با اشک دیده‌ای

سر خیل عاشقان مصیبت رسیده‌ای

فرهاد وقت خویشی، می‌سوز و می‌گداز

تا خود، چرا ز صحبت شیرین بریده‌ای

یک شب سپند آتش هجران شوی چه باک

[...]

۲۹ بیت
اثیر اخسیکتی
 

کمال‌الدین اسماعیل » ترکیبات » شمارهٔ ۱ - فی نعت سیدالمرسلین و خاتم‌النبیین محمدالمصطفی (ص)

 

آنجاکه جای نیست،توآنجارسیده یی

هرچ آن کسی ندید،تو آنرا بدیده یی

کس را ز انبیا نرسد کآرزو کند

کآنجارسدکه توبسعادت رسیده یی

بینایی ازتو دارد هردیده ورکه هست

[...]

۱۰ بیت
کمال‌الدین اسماعیل
 

ابن یمین » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۰۴

 

جانا چه کرده‌ایم که از ما بریده‌ای

برگوی تا ز غیر محبت چه دیده‌ای

این شرط دوستی بود آخر تو خود بگوی

کز ما رمیده به غیر آرمیده‌ای

دل را چو غنچه‌ای ز تو مستور داشتم

[...]

۷ بیت
ابن یمین