×
اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳ - مدح
ای داده ز آفتاب گداره کلاه را
و افزوده بر سپهر و ستاره سپاه را
از باغ ملک دست نشان برده تیغ را
زی اوج چرخ پای گشان کرده گاه را
بیرق فزوده موکب صبح سپید را
[...]
۲۹ بیت
غالب دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۱
تا دوخت چاره گر جگر چارپاره را
از بخیه خنده بر دم تیغ ست چاره را
با اضطراب دل ز هر اندیشه فارغم
آسایشی ست جنبش این گاهواره را
چون شعله هم ز روی تو پیداست خوی تو
[...]
۱۳ بیت
نیر تبریزی » غزلیات » شمارهٔ ۲
چشمت به غمزه کشت دو صد بیگناه را
کو داوری که داد رسد دادخواه را
گفتم مرا تحمل ناز تو نیست گفت
عشق احتمال کوه دهد پرّ کاه را
بیحاصل است جلوه خوبان بعهد تو
[...]
۱۱ بیت
صامت بروجردی » کتاب المراثی و المصائب » شمارهٔ ۲ - زبان حال علیاجناب صدیقه صغری
زینب چو دید بر سر نی راس شاه را
بر نه فلک نمود روان پیک آه را
از خاک و خون به نوک سنان دید منخسف
آن رخ که کرده بود خجل مهر و ماه را
گفتا به نالهای که نمودی به عهد مهد
[...]
۱۶ بیت