گنجور

صفایی جندقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۳۴

 

تا جان و سر فدا نکنم در وفای تو

حاشا که تن زند سر و جان از هوای تو

سودم همین بس است به سودای زندگی

کانجام کار جان و سر آید فدای تو

جز حسرتم چه حاصل از این عمر یافت

[...]

صفایی جندقی
 

صفایی جندقی » دیوان اشعار » ترکیب ۱۱۴بندی عاشورایی » بند ۸۷

 

ای رفته از ازل به مصیبت قضای تو

وضع بلا نشد به جهان جز برای تو

از سخت و سست جمله بلایای انبیاء

کاهی فزون نبود ز کوه بلای تو

نگذاشت در زمانه به جا جز بلا و کرب

[...]

صفایی جندقی
 

وفایی شوشتری » دیوان اشعار » چند مرثیهٔ دیگر » بند شانزدهم

 

چیزی خدا ندید بها از برای تو

خود را بدید در عوض و در بهای تو

وفایی شوشتری
 

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل چهارم - ترکیب‌بندها » شمارهٔ ۱ - شانزده بند عاشورایی

 

ای جان فدا نموده که جان ها فدای تو!

وی کشته ای که هست خدا خونبهای تو!

لب تشنه ساختی بره دوست جان فدا

قربان همت تو و، مهر و وفای تو

ای یادگار ساقی کوثر! کسی نگشت

[...]

ترکی شیرازی
 

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل چهارم - ترکیب‌بندها » شمارهٔ ۳ - هفت بند نینوایی

 

جان های شیعیان همه بادا فدای تو

قربان صبر و طاقت بی منتهای تو

ترکی شیرازی
 

صامت بروجردی » قصاید » شمارهٔ ۳۰ - در مدح شاه لافتی(ع)

 

ای سروری که مدح سرایی برای تو

کرده به آیه آیه قرآن خدای تو

باشد معین دفتر آزادی سقر

روز حساب دفتر مدح و ثنای تو

کار نبی ز مهر نبوت گرفت سر

[...]

صامت بروجردی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۶۷

 

ای کحل چشم اهل نظر خاک پای تو

وی جان عاشقان همه یکسر فدای تو

آندم که پرده افکنی از روی خود بود

نقد روان زنده دلان رونمای تو

ای خاک بر سری که نشد خاک درگهت

[...]

صغیر اصفهانی
 
 
۱
۲
۳
sunny dark_mode