گنجور

ادیب صابر » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۵

 

بر روی دهر داغ غلامی به نام توست

هر محنتی که هست مرا از غلام توست

ادیب صابر
 

اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۵

 

ای اختری، که شاه کواکب غلام توست

این رجعت تو، حاصل صد انتقام توست

قدرت بلند باد، که بر قدر روزگار

اقبال تو بهینه لباس کرام توست

شاید، اگر نهیم بشکرانه درمیان

[...]

اثیر اخسیکتی
 

حکیم نزاری » غزلیات » شمارهٔ ۱۹۹

 

ای من غلام آنکه غلام غلام توست

در آرزوی جرعه ی جام مدام توست

جام جهان نمای جم و چشمه ی خضر

گر راست بشنوند زمن عکس جام توست

بر مقدم تو گر برود گو برو سرم

[...]

حکیم نزاری
 

عبید زاکانی » دیوان اشعار » ترکیبات » شماره ۴ - در توحید و منقبت

 

ای خواجه‌ای که خسرو گردون غلام توست

بر منظر دَنی فَتَدَلیّ مقام توست

تا دور روزگار بود دور دور تو

تا نام کاینات بود نام نام توست

چندان که عقل راه برد احترام تو

[...]

عبید زاکانی
 

افسر کرمانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۱

 

ما را هوای باده یاقوت‌فام توست

ساقی ببخش بوسه، که آن می به جام توست

ما همچو سکه زر خالص گداختیم

دریاب ای که سکه خوبی به نام توست

مرغ دلم، ز حلقه زلفت رها مباد

[...]

افسر کرمانی
 
 
sunny dark_mode