گنجور

خاقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۲۹۸ - در مرثیهٔ فلکی شروانی

 

عطسهٔ سحر حلال من فلکی بود

بود به ده فن ز راز نه فلک آگاه

زود فرو شد که عطسه دیر نماند

آه که کم عمر بود عطسهٔ من آه

جانش یکی عطسه داد و جسم بپرداخت

[...]

خاقانی
 

قاسم انوار » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۲۲

 

صدر ولایت، که نقد شیخ صفی داشت

قرب نود سال بود رهبر این راه

جانش بوقت رحیل عطسه زد و گفت

«یا ملک الموت، قد وصلت الی الله »

حالت او راملک چو دید عجب ماند

[...]

قاسم انوار
 

جامی » دیوان اشعار » فاتحة الشباب » غزلیات » شمارهٔ ۸۴۲

 

حلقه زلفش گشاد باد سحرگاه

اشرق شمس الضحی بنور محیاه

چند گریبان درم ز شوق جمالش

برفکن ای باد صبح دامن خرگاه

وصف سهی سرو ما بلند مقامی ست

[...]

جامی
 

صفایی جندقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۳۸

 

در تب و تیمار هجر همچو پر کاه

روی به دیوار حسرتم گه و بی گاه

شرم و غرور و تغافل این همه تا چند

کاش نمی کردمت ز عشق خود آگاه

روز به روزت جفا و ناز فزون شد

[...]

صفایی جندقی
 

صامت بروجردی » اشعار مصیبت » شمارهٔ ۱۸ - در مدح ثامن الائمه علیهم‌السلام

 

زاده موسی بن جعفر ای علوی جاه

ای که شب و روز زائر تو به درگاه

ساخته درک مقام سیر الی الله

سهل بود در زیارت تو اگر راه

صامت بروجردی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » ماده تاریخ‌ها و قطعات مناسبتی » شمارهٔ ۸۲ - تاریخ

 

باقر عالی مقام سید‌ امجد

زادهٔ هادی ستوده پیر دل آگاه

نزد پدر رفت و سال رحلت او را

یافت مطابق صغیر باغفر الله

صغیر اصفهانی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۸ - در نعت حضرت ختمی مرتبت صلی‌الله علیه و آله

 

آنکه ز فرط جلال و مرتبت و جاه

از الف قامت است مطهر الله

خواهی اگر نام او در آی بدین راه

میم محمد بگیر و ساز پس آنگاه

صغیر اصفهانی
 
 
sunny dark_mode