×
عارف قزوینی » تصنیفها » شمارهٔ ۱۲
شد «پرتیوا» پی غارتگری
ریخته دزدان عوض مشتری
نه گل به جا ماند و نه باغی
هر یک ز سو به سراغی
ملکالشعرا بهار » منظومهها » مذمت مگس (ذوبحرین) » ای مگس!
ریسته از پرخوری و کرده قی
کرده قی از بهر چه، ناخورده می
صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۱ - قافلهٔ سوداگر
مدتی آن راه نمودند طی
هیچ ندیدند توحش ز وی
صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۷ - اشتر و گله
یافت شتر کان گلهٔ سست پی
سخت شدستند هراسان ز وی
صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲۳ - ماست کش و یخ کش
ماست همی ساخت به غایت نکو
ماست خوران را بوی افتاد خوی
صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۳۳ - کلام عیسی
اکمه و ابرص فلج اعور عمی
جمله شفا یافت از آن مقتدی