گنجور

سعدی » گلستان » باب ششم در ضعف و پیری » حکایت شمارهٔ ۵

 

دور جوانی بشد از دست من

آه و دریغ آن زمن دل فروز

سعدی
 

سعدی » گلستان » باب ششم در ضعف و پیری » حکایت شمارهٔ ۵

 

قوت سرپنجه شیری گذشت

راضی ام اکنون به پنیری چو یوز

سعدی
 

سعدی » گلستان » باب ششم در ضعف و پیری » حکایت شمارهٔ ۵

 

پیرزنی موی سیه کرده بود

گفتم ای مامک دیرینه روز

سعدی
 

سعدی » گلستان » باب ششم در ضعف و پیری » حکایت شمارهٔ ۵

 

موی به تلبیس سیه کرده گیر

راست نخواهد شدن این پشت کوز

سعدی
 

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۶۰ - ردالعجز علی الصدر

 

عود قماری که همی داد دود

غالیه می‌ساخت گل از دود عود

تا که به عزلت نشانند خیز

پیشتر از مرگ به عزلت گریز

امیرخسرو دهلوی
 

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۳۸ - در صفت موسم گرمای هند

 

ز آتش خورشید که شد میوه پز

بلبل و گنجشک شده میوه گز

امیرخسرو دهلوی
 

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۳۹ - در وصف کشتی هندی

 

همچو کمان پر خم و تیز از میان

پر، چو حواصل، زد و سو کرده باز

امیرخسرو دهلوی
 

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۴۲ - صفت طعام هندی

 

خواند زبان بره پهلوی بز

بر سر پولاد، که: منی ارز

امیرخسرو دهلوی
 

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۴۲ - صفت طعام هندی

 

صد نعم از هر نمطی دیگ پز

مردم از آن لب کزو انگشت مز

امیرخسرو دهلوی
 

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مطلع‌الانوار » بخش ۵ - عشق

 

ز اهل تکلف نتوان یافت سود

تا نبود شعلهٔ هستی فروز

امیرخسرو دهلوی
 

وحشی بافقی » خلد برین » بخش ۶ - حکایت

 

تیز کنند آتش خرمن فروش

دود بر آرند از این تیره روز

وحشی بافقی
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » چهار خطابه » خطابهٔ سوم

 

باغ شود کوه ز محصول نغز

کوه شود باغ ز اشجار سبز

ملک‌الشعرا بهار
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲۵ - کیفیت صلحیهٔ اصفهان

 

گر که یجوز است و گر لایجور

بر نخورد بنده صغیرم هنوز

صغیر اصفهانی
 
 
sunny dark_mode