گنجور

میرزاده عشقی » دیوان اشعار » هزلیات » شمارهٔ ۴ - خر تو خر

 

این چه بساطی است، چه گشته مگر؟

مملکت از چیست؟ شده محتضر:

موقع خدمت همه مانند خر

جمله اطباش، به گل مانده در

به به ازین مملکت خر تو خر!

[...]

میرزاده عشقی
 

میرزاده عشقی » دیوان اشعار » هزلیات » شمارهٔ ۱۳ - مهدی کچل

 

کار و بارت جور، مهیا شده

نور علی نور، مهیا شده

دخترکی خوب، مهیا شده

خفته و خود عور، مهیا شده

تاری و تنبور، مهیا شده

[...]

میرزاده عشقی
 

میرزاده عشقی » جمهوری نامه » بخش ۳ - نوحه جمهوری

 

آه که جمهوری ما شد فنا

پیرهن لاشخوران شد قبا

شد فکلم چرک و کتم شد کثیف

مشت جماعت کلهم کرده قیف

«ژندره» شد این کراوات ظریف

[...]

میرزاده عشقی
 

میرزاده عشقی » جمهوری نامه » بخش ۵ - باور مکن

 

جان پسر، گوش به هر خر مکن

بشنو و باور مکن

تجربه باز مکرر مکن

بشنو و باور مکن

مملکت ما شده امن و امان

[...]

میرزاده عشقی