مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶۷
آنک چنان میرود ای عجب او جان کیست
سخت روان میرود سرو خرامان کیست
حلقه آن جعد او سلسله پای کیست
زلف چلیپا و شش آفت ایمان کیست
در دل ما صورتیست ای عجب آن نقش کیست
[...]
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۲۵
موج جنون میزند، اشک پریشان کیست
ناله به دل میخلد بسمل مژگان کیست
پای روان وداع، راه به کوی که برد
دست به دل بستهام، محرم دامان کیست
یاد خرام توام، میبرد از خویشتن
[...]
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۲۶
وحشی صحرای حسن نرگس فتان کیست
موجهٔ دریای ناز ابروی جانان کیست
سایه زلف که شد سرمهکش چشم شام
خنده فیض سحر چاک گریبان کیست
حسن بتان اینقدر نیست فریب نظر
[...]
آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۲۵۳
تیغ بکف میرسد شاهد غضبان کیست
تشنه خونست یار خون بسر خوان کیست
غارت دل میکند غمزه فتان دوست
کفر سر زلف او رهزن ایمان کیست
آتش طور است این مایه نور است این
[...]
طغرل احراری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۵
قامت دلجوی او سرو گلستان کیست؟!
عارض تابان او شمع شبستان کیست؟!
گر نبود تیر او سوی منش دم به دم
بر دل مجروح من ناوک پیکان کیست؟!
باد صبا میبرد قافله بر قافله
[...]
طغرل احراری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۶
سرخط مشق جنون زلف پریشان کیست؟!
سرمه بخت سیه نرگس فتان کیست؟!
گر نه خدنگ تو را سینه من شد هدف
بر دل مجروح من ناوک پیکان کیست؟!
ضبط عنان نفس بس که مرا مشکل است
[...]