گنجور

سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۲

 

حُسن تو دایم بدین قرار نمانَد

مست تو جاوید در خمار نمانَد

ای گل خندان نوشکفته نگه دار

خاطر بلبل؛ که نوبهار نماند

حسن دلاویز پنجه‌ایست نگارین

[...]

۸ بیت
سعدی
 

آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۳۷۴

 

عشق نگوئی که بر قرار نماند

حسن تو چون دید مستعار نماند

بلبل شیدا بنه هوای گل از سر

کاین گل و این باغ و این بهار نماند

گر بکشی تیغ امتحان تو بمیدان

[...]

۱۳ بیت
آشفتهٔ شیرازی
 

افسر کرمانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۰

 

هیچ گلستان، به روی یار نماند

صفحه مانی بدان نگار نماند

بی گل روی توام بهار خزان شد

جای خزان است اگر بهار نماند

گر ببرد باد بوی عنبر زلفت،

[...]

۵ بیت
افسر کرمانی