میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۲- سورة البقره » بخش ۱۲۹ - ۴۰ - النوبة الثالثة
دل زان خواهم که بر تو نگزیند کس،
جان زان که نزد بی غم عشق تو نفس،
تن زان که بجز مهر تواش نیست هوس،
چشم از پی آنک خود ترا بیند و بس
میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۳- سورة آل عمران- مدنیة » ۱۵ - النوبة الثالثة
دل زان خواهم که بر تو نگزیند کس
جان زانکه نزد بیغم عشق تو نفس
تن زان که بجز مهر تواش نیست هوس
چشم از پی آنکه خود ترا بیند و بس!
میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۷- سورة الاعراف » ۱۳ - النوبة الثالثة
دل زان خواهم که بر تو نگزیند کس
جان زانکه نزد بیغم عشق تو نفس
تن زانکه بجز مهر توأش نیست هوس
چشم از پی آنکه خود ترا بیند و بس
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۱۲ - اسد کاشی
چون دشمن و دوست مظهر ذات تواند
از بهرِ تو میکشیم نازِ همه کس
بلند اقبال » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۳۷ - قطعه
صاحب دیوان به فارس آمده حاکم
نام نباید برد ز فارس دگر کس
مملکت جم کجا وصاحب دیوان
ذلت وخفت برای فارس همین بس
جیحون یزدی » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۲۶ - وله
غیر پرندی تنت بجامه اطلس
روح روان را کسی ندید ملبس
گلشن بی تو بتر زتافته محبس
گلخن با تو به از بنای مقرنس
ادیب الممالک » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۷
در صف بستان نسیم گشت مهندس
شمع برافروخت از شکوفه بمجلس
راغ پر از نافه شد ز طره سنبل
باغ پر از فتنه شد ز دیده نرگس
آن چو نگاری فکنده طره مفتول
[...]
ادیب الممالک » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۰۲
این ز تو شایان و بر بماست سزاوار
اقسم بالخنس الجوار الکنس
بنده درگه امیریست که آمد
در نسب اندر یکی ز دوده افطس
صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۸ - در نعت حضرت ختمی مرتبت صلیالله علیه و آله
ذات قدیمی است آن روان مقدس
خود به لباس حدوث گشته ملبس
حجت بیمثلی خدای همین بس
کانچه تصور کنی ز خلق جهان کس
میرزاده عشقی » دیوان اشعار » هزلیات » شمارهٔ ۶ - قهر کردن مؤتمن الملک
دوش شنیدم که گفت «مؤتمن الملک »:
پا نگذارد دگر به ساحت مجلس
گفت «تدین » که ای به گوز مساوات
گفت «مساوات » کای به ریش «مدرس»!