گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۲۳

 

دل پر آرزو خالی زشور و شر نمی باشد

که گوش امن در دریای بی لنگر نمی باشد

تو از کوتاه بینی ها اجل را دور می دانی

وگرنه غایبی از مرگ حاضرتر نمی باشد

ندارد شکوه ای از تیره بختیها دل روشن

[...]

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۲۴

 

شراب بیخودی در شیشه و ساغر نمی باشد

فروغ مهر در فرمان نیلوفر نمی باشد

چراغ طور در فانوس مستوری نمی گنجد

سپند شوخ را آرام در مجمر نمی باشد

در آب چشم می بینند مردم صورت خود را

[...]

صائب تبریزی
 

جویای تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۰۳

 

دل وارسته را پروای سیم و زر نمی‌باشد

چو رنگ از رخ پرد محتاج بال و پر نمی‌باشد

غزالان سر به صحرا دادهٔ رشکند در دورش

ز هم چشمی بلایی در جهان بدتر نمی‌باشد

نباشد طبع عالی‌فطرتان را احتیاج می

[...]

جویای تبریزی
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۱۷

 

دماغ وحشت‌آهنگان خیال‌آور نمی‌باشد

سر ما طایران رنگ زبر پر نمی‌باشد

خیال ثابت و سیار تا کی خواند افسونت

سلامت نقشبند طاق این منظر نمی‌باشد

خیالش در دل است اما چه حاصل غیر نومیدی

[...]

بیدل دهلوی
 
 
sunny dark_mode