گنجور

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۷ - در مدح نظام الملک وزیر

 

مرا هر ساعتی سودای آن نامهربان خیزد

که مشکینش همی گویی دو سنبل ز ارغوان خیزد

رخ رخشان آن دلبر فراز قد رعنایش

به ماه چارده ماند که از سرو روان خیزد

دهان تنگ و روی او گمانی در یقین مضمر

[...]

جمال‌الدین عبدالرزاق
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۴۰

 

کجا تدبیر پیران کهنسال از جوان خیزد؟

نیاید از دم تیغ آنچه از پشت کمان خیزد

به زور عجز، تمکین بزرگی برنمی آید

به اندک ناله ای فریاد از کوه گران خیزد

سرایت می کند در ظالمان آزار مظلومان

[...]

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۲۵۸

 

اگر مهر خموشی زان لب شیرین بیان خیزد

سبک چون پنبه سنگینی ز هر گوش گران خیزد

صائب تبریزی
 

یغمای جندقی » منشآت » بخش اول » شمارهٔ ۱۵۳ - به میرزا اسمعیل هنر نوشته

 

چه می کز وی همی اندیشه تن بیم جان خیزد

نه رامش دردسر تیمار تن رنج روان خیزد

یغمای جندقی
 
 
sunny dark_mode