گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۵۴۹

 

نیم بیدرد دایم پیچ و تاب ساکنی دارم

چو نبض ناتوانان اضطراب ساکنی دارم

ز سوز عشق ازین پهلو به آن پهلو نمی گردم

درین دریای پر آتش کباب ساکنی دارم

مشو ای آهنین دل از کمند جذبه ام غافل

[...]

صائب تبریزی
 

واعظ قزوینی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۷۹

 

چو رنگ خویش، هردم انقلاب ساکنی دارم

چو جوش باده دایم اضطراب ساکنی دارم

ز خود هر چند بگریزم، همان در بند خود باشم

رم آهوی تصویرم، شتاب ساکنی دارم

مباش ای ساحل غم، چشم بر راهم؛که من کشتی

[...]

واعظ قزوینی
 

سعیدا » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۸۰

 

به بوی زلف جانان پیچ و تاب ساکنی دارم

چو بخت خویشتن امروز خواب ساکنی دارم

ز سردی های اوضاع فلک طبعم نمی جوشد

در این مینای سنگین دل شراب ساکنی دارم

نمی ریزم به روی خاک هر در اشک حاجت را

[...]

سعیدا
 
 
sunny dark_mode