گنجور

صفایی جندقی » دیوان اشعار » انابت‌نامه » شمارهٔ ۱

 

الهی خاطرم فارغ ز قید ماسوی گردان

ز خود بیگانگی بخشای و با خویش آشنا گردان

به باطل یاوه گوئی را ز خوی خودسری وآخر

ز حق بیراهه پوئی را به راه خویش وا گردان

بیابان است و ره گم گشتگان را پشت بر مقصد

[...]

صفایی جندقی
 

صفایی جندقی » دیوان اشعار » انابت‌نامه » شمارهٔ ۲

 

الهی نفس را من چاره نتوانم تو یاری کن

سزاوار عذابم رحمتم بر شرمساری کن

به زیبائیت از رسوائیم چیزی نیفزاید

به ستاری خود بر زشتی من پرده داری کن

گناهی کش به محشر نیست ره کردیم و جا دارد

[...]

صفایی جندقی
 
 
sunny dark_mode