گنجور

شیخ محمود شبستری » گلشن راز » بخش ۶۱ - اشارت به ترسایی و دیر

 

ز ترسایی غرض تجرید دیدم

خلاص از ربقهٔ تقلید دیدم

جناب قدس وحدت دیر جان است

که سیمرغ بقا را آشیان است

ز روح‌الله پیدا گشت این کار

[...]

شیخ محمود شبستری
 

شیخ محمود شبستری » گلشن راز » بخش ۶۲ - تمثیل در اطوار سیر و سلوک

 

بود محبوس طفل شیرخواره

به نزد مادر اندر گاهواره

چو گشت او بالغ و مرد سفر شد

اگر مرد است همراه پدر شد

عناصر مر تو را چون ام سفلی است

[...]

شیخ محمود شبستری
 

شیخ محمود شبستری » گلشن راز » بخش ۶۳ - اشارت به بت

 

بت ترسا بچه نوری است باهر

که از روی بتان دارد مظاهر

کند او جمله دل‌ها را وشاقی

گهی گردد مغنی گاه ساقی

زهی مطرب که از یک نغمهٔ خوش

[...]

شیخ محمود شبستری
 

شیخ محمود شبستری » گلشن راز » بخش ۶۴ - خاتمه

 

از آن گلشن گرفتم شمه‌ای باز

نهادم نام او را گلشن راز

در او راز دل گلها شکفته است

که تا اکنون کسی دیگر نگفته است

زبان سوسن او جمله گویاست

[...]

شیخ محمود شبستری
 

شیخ محمود شبستری » کنز الحقایق » بخش ۱ - بسم الله الرحمن الرحیم

 

به نام آن که اول کرد و آخر

به نام آن که باطن کرد و ظاهر

خداوند منزه پاک و بی عیب

که عالم را شهادت کرد از غیب

به هر وصفی که خوانی در شریعت

[...]

شیخ محمود شبستری
 

شیخ محمود شبستری » کنز الحقایق » بخش ۲ - در حقیقت اسلام فرماید

 

چه فرق‌ست ای پسر از جسم تا جان

چنان دان فرق از اسلام و ایمان

بدان کاسلام باشد حکم ظاهر

بود ایمان نصیب جان طاهر

تو شرح صدر از اسلام می‌دان

[...]

شیخ محمود شبستری
 

شیخ محمود شبستری » کنز الحقایق » بخش ۳ - حکایت

 

چه نیکو گفت آن پیر سخندان

بدان عامی سرگردان و حیران

که صوفی و امام و شیخ و زاهد

سه ماهه دار و قرآن خوان و عابد

مرقع‌پوش و صاحب تاج و کشکول

[...]

شیخ محمود شبستری
 

شیخ محمود شبستری » کنز الحقایق » بخش ۴ - در تحقیق حقیقت

 

به کلی دور شو از رسم و عادت

بگو از جان و دل قول شهادت

برو در پیش کُن یک راه جان را

که قدری نیست اقوال زبان را

به اخلاص و یقین کن کار خود راست

[...]

شیخ محمود شبستری
 

شیخ محمود شبستری » کنز الحقایق » بخش ۵ - در تحقیق طهارت

 

ز دنیا و ز دنیادار شو دور

مباش از بهر دنیا بیش رنجور

که دنیا چون رباط است اندر این راه

بباید رفتنت زین جای ناگاه

ز نیک و بد هر آنچت خلق گویند

[...]

شیخ محمود شبستری
 

شیخ محمود شبستری » کنز الحقایق » بخش ۶ - در تحقیق نماز

 

خشوع مومنان جان نماز است

از آن معنی که با او دوست راز است

اگر از جان و دل با حق به رازی

یقین می‌دان که دایم در نمازی

اگر چه افضل طاعت نماز است

[...]

شیخ محمود شبستری
 

شیخ محمود شبستری » کنز الحقایق » بخش ۷ - در تحقیق زکوة

 

چو دانستی عماد دین صلوه است

از آن پس در پیش آتو الزکوه است

زکوه مال جندانی که حالست

برون می‌کن چو دانی شوخ مال‌ست

چو بینی مستحق از طعم و طیبی

[...]

شیخ محمود شبستری
 

شیخ محمود شبستری » کنز الحقایق » بخش ۸ - حکایت

 

چنین گویند مردی بود قصاب

بخیلی کز بخیلی بود در تاب

زکوه سیم و زر هرگز ندادی

وگر دادی بسی منت نهادی

جگربندی نهاده بود در پیش

[...]

شیخ محمود شبستری
 

شیخ محمود شبستری » کنز الحقایق » بخش ۹ - در تحقیق روزه

 

ز خشم و شهوت و از حرص و کینه

تهی کن ای پسر امروز سینه

وگر مه در قیامت این چهارت

برآرند از دل و ار جان دمارت

ز من بشنو رها کن لعب و طیبت

[...]

شیخ محمود شبستری
 

شیخ محمود شبستری » کنز الحقایق » بخش ۱۰ - در تحقیق حج و ارکان آن گوید

 

هر آن امری که فرمودت به جای آر

به کعبه روی خود سوی خدا آر

چو کردی نیّت از اوّل نکو کن

از آن پس اعتماد خود بر او کن

بدان نیّت شوی درویش حاجی

[...]

شیخ محمود شبستری
 

شیخ محمود شبستری » کنز الحقایق » بخش ۱۱ - در تحقیق جهاد و معنی آن

 

ز بعد او دگر رکن جهاد است

که صاحب شرع اندر دین نهاد است

جهاد تو دو نوع‌ست از ضرورت

که باید کرد در معنی و صورت

جهاد صورتی با کافران است

[...]

شیخ محمود شبستری
 

شیخ محمود شبستری » کنز الحقایق » بخش ۱۲ - در پیدایش نفس و صفت آن

 

چنین گفتند دانایان اسرار

که چون حق کرد نور خویش اظهار

ز عکس نور او شد عکس عالم

که خوانندش حکیمان روح اعظم

ز روح اعظم و از امر اعلی

[...]

شیخ محمود شبستری
 

شیخ محمود شبستری » کنز الحقایق » بخش ۱۳ - در حقیقت نفس گوید

 

مثال این‌ست نیکو فهم آن کن

مدارش سرسری فهمش به جان کن

درخت ار چند دارد شاخ و باری

حقیقت بار او آید به کاری

حقیقت نفس انسانی چنین است

[...]

شیخ محمود شبستری
 

شیخ محمود شبستری » کنز الحقایق » بخش ۱۴ - در تحقیق مراتب نفس

 

چو می‌خواهی بدانی نفس و شیطان

تو شیطان کفر نفس خویش می‌دان

اگر نفس تو اماره است شیطان

چو لوامه شود گردد مسلمان

چو باشد تند اماره است نامش

[...]

شیخ محمود شبستری
 

شیخ محمود شبستری » کنز الحقایق » بخش ۱۵ - در حکمت و موعظت

 

تو نفست دل کن و دل را چو جان کن

پس آنگه سوی جانان روان کن

برهنه دار تن کوتاه کن دست

شکم را گرسنه می‌دار پیوست

به زیر پای کن نفس و هوا را

[...]

شیخ محمود شبستری
 

شیخ محمود شبستری » کنز الحقایق » بخش ۱۶ - در موازنهٔ نفس در تمثیل جام جم

 

یکی جم نام وقتی پادشا بود

که جامی داشت کان گیتی‌نما بود

به صنعت کرده بودندش چنان راست

که پیدا می‌شد از وی هرچه می‌خواست

هر آن نیک و بدی اندر جهان بود

[...]

شیخ محمود شبستری
 
 
۱
۲
۳
۴
۵
۶
sunny dark_mode