گنجور

فایز » ترانه‌های فایز بر اساس نسخه‌ای دیگر » دوبیتی‌ها » شمارهٔ ۴۰۹

 

شب مهتاب و حوت و برج ماهی

جوانی و بت مژگان سیاهی

جدا از حاسدان دور از رقیبان

همین فایز به است از تاج شاهی

فایز
 

فایز » ترانه‌های فایز بر اساس نسخه‌ای دیگر » دوبیتی‌ها » شمارهٔ ۴۱۰

 

خداوندا تو یاری کن تو یاری

که از من بر نیاید هیچ کاری

بود فایز زیانکار دو عالم

اگر او را به جای خود گذاری

فایز
 

فایز » ترانه‌های فایز بر اساس نسخه‌ای دیگر » دوبیتی‌ها » شمارهٔ ۴۱۱

 

ندانم آفتابی یا که ماهی

من این معنی نمی دانم کماهی

بمیرد فایز ار دور از تو باشد

به تو محتاج تر زآبم که ماهی

فایز
 

فایز » ترانه‌های فایز بر اساس نسخه‌ای دیگر » دوبیتی‌ها » شمارهٔ ۴۱۲

 

نکردم در وفاداری قصوری

نه در صبر و شکیبایی فتوری

جفا هر چند دیدم فایز از یار

نکردم از جفاهایش نفوری

فایز
 

فایز » ترانه‌های فایز بر اساس نسخه‌ای دیگر » دوبیتی‌ها » شمارهٔ ۴۱۳

 

نه خسرو خواهم و نه خسروانی

نه شیرین خواهم و حسن جوانی

نمی خواهد بجز دلدار، فایز

نه اسکندر نه آب زندگانی

فایز
 

فایز » ترانه‌های فایز بر اساس نسخه‌ای دیگر » دوبیتی‌ها » شمارهٔ ۴۱۴

 

پس از پیری و ضعف و ناتوانی

دریغا، باز می آمد جوانی

جوانی رفته از دست تو فایز

نخواهم بی جوانی زندگانی

فایز
 

فایز » ترانه‌های فایز بر اساس نسخه‌ای دیگر » دوبیتی‌ها » شمارهٔ ۴۱۵

 

به ظاهر گر زچشمانم جدایی

بباطن همنشین جان مایی

شب و روز ای پری رخسار فایز

تو اندر پرده دل می نمایی

فایز
 

فایز » ترانه‌های فایز بر اساس نسخه‌ای دیگر » نسخه بدلهای دوبیتی‌ها » شمارهٔ ۱

 

به ما هجرت چو رستم در عتابست

چو توران ملک صبرم زان خرابست

رقیب گرسیوز و فایز سیاوش

فرنگیس عشق و دل افراسیابست

فایز
 

فایز » ترانه‌های فایز بر اساس نسخه‌ای دیگر » نسخه بدلهای دوبیتی‌ها » شمارهٔ ۲

 

نه چشم است آن که چشمانش ندیده‌ست

نه گوش است آن که صوتش ناشنیده‌ست

بپرس از چشم فایز حسن دلبر

که شبها رنج بی خوابی کشیده‌ست

فایز
 

فایز » ترانه‌های فایز بر اساس نسخه‌ای دیگر » نسخه بدلهای دوبیتی‌ها » شمارهٔ ۳

 

بهشت است این زمین یا کوی یار است

که خاکش نافه مشک تتار است

اگر فایز بود مدفون آن خاک

نه بیمش از سوال و نه فشار است

فایز
 

فایز » ترانه‌های فایز بر اساس نسخه‌ای دیگر » نسخه بدلهای دوبیتی‌ها » شمارهٔ ۴

 

تو سروی آن پریرخ سرو ناز است

تو خوبی او زخوبی بی نیاز است

مرنج از راستی دلدار فایز

تو بازی آن پریرخ شاهباز است

فایز
 

فایز » ترانه‌های فایز بر اساس نسخه‌ای دیگر » نسخه بدلهای دوبیتی‌ها » شمارهٔ ۵

 

انیس من به جز آه سحر نیست

غذای من به جز خون جگر نیست

ز آه و ناله فایز بترسید

که آه دردمندان بی اثر نیست

فایز
 

فایز » ترانه‌های فایز بر اساس نسخه‌ای دیگر » نسخه بدلهای دوبیتی‌ها » شمارهٔ ۶

 

عرق بر چهره یا بر گل گلابست

و یا پروین به دور ماهتابست

فشانده یار فایز نقره بر آل

و یا بر آتش تر خشک آبست؟

فایز
 

فایز » ترانه‌های فایز بر اساس نسخه‌ای دیگر » نسخه بدلهای دوبیتی‌ها » شمارهٔ ۷

 

بیا جانا نشین با ما بگو راست

گهی کج می نهی زلفت گهی راست

بگفتا بهر بیم خصم فایز

که یعنی مار و عقرب هر دو مار است

فایز
 

فایز » ترانه‌های فایز بر اساس نسخه‌ای دیگر » نسخه بدلهای دوبیتی‌ها » شمارهٔ ۸

 

بت زورق نشینم در امان باد

خدایت در بلاها حفظ جان باد

به دریا باد فایز یارش الیاس

به صحرا خضر با او همعنان باد

فایز
 

فایز » ترانه‌های فایز بر اساس نسخه‌ای دیگر » نسخه بدلهای دوبیتی‌ها » شمارهٔ ۹

 

بتی کز ناز پا بر دل گذارد

ستم باشد که پا بر گل گذارد

ز استغنای طبع دوست فایز

قدم بر چشم ما مشکل گذارد

فایز
 

فایز » ترانه‌های فایز بر اساس نسخه‌ای دیگر » نسخه بدلهای دوبیتی‌ها » شمارهٔ ۱۰

 

به دل گفتم مکن این قدر فریاد

که اندر خرمن صبر آتش افتاد

بسوزم شمع سان فایز سراپا

گهی کآن چشم شهلا آورم یاد

فایز
 

فایز » ترانه‌های فایز بر اساس نسخه‌ای دیگر » نسخه بدلهای دوبیتی‌ها » شمارهٔ ۱۱

 

سحرگاهان که شبنم بر گل افتد

ز نو شور و فغان در بلبل افتد

سحر فایز به یاد نو گل خویش

به جانش صد هزاران غلغل افتد

فایز
 

فایز » ترانه‌های فایز بر اساس نسخه‌ای دیگر » نسخه بدلهای دوبیتی‌ها » شمارهٔ ۱۲

 

به زیر ابر گیسو گردن یار

نمایان چون شفق اندر شب تار

نماید در بر چشمان فایز

که زاغی برگ گل دارد به منقار

فایز
 

فایز » ترانه‌های فایز بر اساس نسخه‌ای دیگر » نسخه بدلهای دوبیتی‌ها » شمارهٔ ۱۳

 

سحر کردم سوال از زلف دلبر

که تو خوشبوتری یا مشک عنبر؟

بگفتا: «فایزا می رنجم از تو

مرا با مشک می سازی برابر؟»

فایز
 
 
۱
۲۵
۲۶
۲۷
۲۸
۲۹
۳۲
sunny dark_mode