×
امیر شاهی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۷۲
دلا از مردمی بویی نداری
اگر سودای دلجویی نداری
حرامت باد عمر، ار موسم گل
حریفی و لب جویی نداری
چو عنبر لاف زلفش تا کی ای مشک؟
[...]
شاهدی » دیوان فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۲
دلا گر عشق مهروئی نداری
برو کز معرفت بوئی نداری
بیا ای سرو و بر چشمم بکن جا
کزین بهتر لب جویی نداری
برو ای ماه با رویش مزن لاف
[...]
هلالی جغتایی » صفات العاشقین » بخش ۱۴ - باب چهارم در خلق خوش که مایه راحت و مرهم جراحتست
چه سود از شکل؟ اگر خویی نداری
چه حاصل رنگ؟ اگر بویی نداری