گنجور

اقبال لاهوری » ارمغان حجاز » بخش ۱۳۶ - درین بتخانه دل با کس نبستم

 

درین بتخانه دل با کس نبستم

ولیکن از مقام خود گسستم

ز من امروز میخواهد سجودی

خداوندی که دی او را شکستم

اقبال لاهوری
 

اقبال لاهوری » ارمغان حجاز » بخش ۳۵۴ - در دل را بروی کس نبستم

 

در دل را بروی کس نبستم

نه از خویشان نه از یاران گسستم

نشیمن ساختم در سینهٔ خویش

ته این چرخ گردان خوش نشستم

اقبال لاهوری
 

ایرج میرزا » مثنوی‌ها » عارف نامه » بخش ۵

 

چو این دیدم لب از گفتار بستم

نشاندم باز و پهلویش نشستم

ایرج میرزا
 

ایرج میرزا » مثنوی‌ها » عارف نامه » بخش ۸

 

من امشب ای برادر مستِ مستم

چه باید کرد؟ مخلص مِی پرستم

ایرج میرزا
 

ایرج میرزا » مثنوی‌ها » شمارهٔ ۱۰ - شاعر این بیت ها را گِرداگِردِ تصویرِ خویش نوشته است

 

تهی شد خانه ، خالی ماند دستم

به پنجاه و سه سال اینم که هستم

ایرج میرزا
 

ملک‌الشعرا بهار » مسمطات » تضمین قطعهٔ سعدی

 

رسید از دست محبوبی به‌دستم

که از بوی دلاویز تو مستم

ولیکن مدتی با گل نشستم

وگرنه من همان خاکم که هستم

ملک‌الشعرا بهار
 

میرزاده عشقی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۱ - در هجو ضیاء الواعظین

 

«چرا زیرا که بنده گشنه هستم

که حمالی نمی‌آید ز دستم»

میرزاده عشقی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۳۷ - پیوند نور

 

چرا بالم که در بالا نشستم

چو از خود نیست هیچم، زیردستم

پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۲۹ - گل خودرو

 

دمیدم تا بدانیدم که هستم

فتادم تا نگوئی خودپرستم

پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۳۳ - گل و شبنم

 

چو بر برگ گلی، یکدم نشستم

ز گیتی خوشدلم، هر جا که هستم

پروین اعتصامی
 
 
۱
۸
۹
۱۰
sunny dark_mode