×
جامی » دیوان اشعار » واسطة العقد » غزلیات » شمارهٔ ۲۸۴
به ساعد تا نهاد آن سیمبر داغ
دلی دارم ز دستش داغ بر داغ
به تن تا دیده ام کو داغها سوخت
بود صد داغ بر جانم ز هر داغ
به داغ خویش سوزد دیگران را
[...]
جامی » هفت اورنگ » یوسف و زلیخا » بخش ۲۳ - فرستادن پدر زلیخا قاصدی به سوی عزیز مصر و عرض کردن زلیخا بر وی و قبول کردن وی آن را
زلیخا داشت از دل بر جگر داغ
ز نومیدی فزودش داغ بر داغ
ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۵۷ - آمدن فصل بهار
تعالی الله، چسان بودش جگر داغ
که نو می شد ز داغش داغ بر داغ