گنجور

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۲۲ - گرگ و شبان

 

در آن همسایگی، گرگی سیه کار

شدی همواره زان خفتن، خبردار

پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۲۲ - گرگ و شبان

 

تو خفتی، کار از آن گردید دشوار

نشاید کرد با یکدست، ده کار

پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۲۹ - گل خودرو

 

بدو گل گفت، کای شوخ سبکسار

بجوی و جر، گل خودروست بسیار

پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۲۹ - گل خودرو

 

شود گر باغبان، آگاه ازین کار

کند کار ترا ایام، دشوار

پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۳۳ - گل و شبنم

 

من آگه بودم از پایان این کار

ترا آگاه کردن بود دشوار

پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۳۸ - گوهر و سنگ

 

کزان معنی مرا گرم است بازار

که دیدم گرمی خورشید، بسیار

پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۳۸ - گوهر و سنگ

 

نشستی ژاله‌ای، هر گه بکهسار

بدوش من گرانتر میشدی بار

پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۳۸ - گوهر و سنگ

 

بدان درماندگی بودم گرفتار

که باشد نقطه اندر حصن پرگار

پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۳۸ - گوهر و سنگ

 

اگرچه کار بر من بود دشوار

بخود دشوار می‌نشمردمی کار

پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۷۷ - ابیات پراکنده

 

مپوش آئینه کس را به زنگار

دل آئینه است، از زنگش نگهدار

پروین اعتصامی
 

رهی معیری » منظومه‌ها » خلقت زن

 

بود آسان علاج درد بیمار

چو دل بیمار شد مشکل شود کار

رهی معیری
 

رهی معیری » منظومه‌ها » بهار عشق

 

وگر یاری ندارد لاله‌رخسار

بود یکسان به چشمت لاله و خار

رهی معیری
 
 
۱
۱۹۳
۱۹۴
۱۹۵
sunny dark_mode