دقیقی » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۱۳
من اینجا دیر ماندم خوار گشتم
عزیز از ماندن دایم شود خوار
چو آب اندر شَمَر بسیار ماند
زُهومت گیرد از آرام بسیار

عنصری » قصاید » شمارهٔ ۱۳ - در مدح سلطان محمود غزنوی
منقش عالمی فردوس کردار
نه فرخار و همه پر نقش فرخار
هواش از طلعت ماهان پر از نور
زمینش از بوسۀ شاهان پر آثار
بتانی اندر و کز خط خوبان
[...]

عنصری » قصاید » شمارهٔ ۳۹ - در مدح محمد بن ابراهیم طائی
نه خفته ست آن سیه چشم و نه بیدار
نه مستست آن سیه زلف و نه هشیار
یکی بیدار طبع و خفته صورت
یکی هشیار طبع و مست کردار
سر جعد و سر زلفش نگه کن
[...]

فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶۹ - نیز درمدح سلطان مسعود بن سلطان محمود گوید
مرا با عاشقی خوش بود هموار
کنون خوشتر، که در خور یافتم یار
کنون خوشتر، که ناگاهان برآورد
مه دو هفته من سر ز کهسار
کنون خوشتر، که با او بوده ام دی
[...]

فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۷۹ - در مدح امیر ایاز اویماق منظور و محبوب سلطان محمود گوید
غم نادیدن آن ماه دیدار
مرا در خوابگه ریزد همی خار
شب تاری همه کس خواب یابد
من از تیمار او تا روز بیدار
گهی گویم: رخت کی بینم ای دوست
[...]

ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۹۳
نبینی بر درخت این جهان بار
مگر هشیار مرد، ای مرد هشیار
درخت این جهان را سوی دانا
خردمند است بار و بیخرد خار
نهان اندر بدان نیکان چنانند
[...]

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱ - بسم الله الرحمن الرحیم
خدای پاک و بی همتا و بی یار
هم از اندیشه دور و هم ز دیدار

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱ - بسم الله الرحمن الرحیم
نه هست او را عرض با جوهری یار
که جوهر پس از او بوده ست ناچار

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱ - بسم الله الرحمن الرحیم
مکان را نیز حد آمد پدیدار
میان هر دوان اجسام بسیار

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱ - بسم الله الرحمن الرحیم
که قوت را پدید آورد بی یار
به هستی نیستی را کرد قهار

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱ - بسم الله الرحمن الرحیم
نه یکسانند همواره به مقدار
به دیدار و به کردار و به رفتار

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱ - بسم الله الرحمن الرحیم
پذیرد افرینشها ز دادار
چو از سکه پذیرد مهر دینار

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲ - گفتار اندر ستایش محمد مصطفى علیه السلام
گرفته هر یکی راه نگونسار
که آن ره را به دوزخ بوده هنجار

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲ - گفتار اندر ستایش محمد مصطفى علیه السلام
چنان قومی بدان کردار و گفتار
زبانشان در نثار و تیغ خونبار

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳ - گفتار اندر ستایش سلطان ابوطالب طغرلبک
بخوان اخبار سلطان را یکی بار
که گردد آن همه بر چشم تو خوار

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳ - گفتار اندر ستایش سلطان ابوطالب طغرلبک
سه گونه جای باشد صعب و دشوار
یکی دریا دگر آجام و کهسار

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳ - گفتار اندر ستایش سلطان ابوطالب طغرلبک
فرستادش به هدیه مال بسیار
پذیرفتش خراج ملک تاتار

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳ - گفتار اندر ستایش سلطان ابوطالب طغرلبک
فرستاده به هدیه مال بسیار
وزآن جمله یکی یاقوت شهوار

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴ - گفتار اندر ستایش خواجه ابو نصر منصور بن مهمد
کجا چیزی بود زیبا و شهوار
کجا مردی بود شایستهء کار

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴ - گفتار اندر ستایش خواجه ابو نصر منصور بن مهمد
بروبر نیست چندان رنج از این کار
که از یک جام می بر دست میخوار
