گنجور

سلمان ساوجی » دیوان اشعار » قطعات » قطعه شمارهٔ ۲۰

 

زهی آصف کز صفاتی کز کفایت

تو را ملک سلیمان در نگین است

چو کلکت دانه مشکین فشاند

هزارش چون عطارد خوشه چین است

قضا با امر و نهیب همعنان است

[...]

سلمان ساوجی
 

سلمان ساوجی » دیوان اشعار » قطعات » قطعه شمارهٔ ۲۱

 

الا ای آفتاب مشرق فضل

که تاب مهرت اندر جان ماه است

عنان تا تافتی بر جانب شام

جهان در چشم من چون شب سیاه است

به امید قدومت انجمن را

[...]

سلمان ساوجی
 

سلمان ساوجی » دیوان اشعار » قطعات » قطعه شمارهٔ ۴۹

 

ایا شاهی که بر الواح گردون

فلک نقش ثنایت می‌نگارد

دعاگو یک سخن دارد اجازت

اگر باشد در آید عرضه دارد

سلمان ساوجی
 

سلمان ساوجی » دیوان اشعار » قطعات » قطعه شمارهٔ ۶۲

 

کریما گوش کن گفتار نغزم

که چون من نغز گفتاری نباشد

سوالی می‌کنم فرما جوابی

کزین پیسی وزان عاری نباشد

فقیری که در بغداد سی کس

[...]

سلمان ساوجی
 

سلمان ساوجی » دیوان اشعار » قطعات » قطعه شمارهٔ ۱۵۵

 

ایا دریای جود و کان همت

که گردون مروت را مداری

ترا زان گوهر نایاب کان است

به رنگ لعل و بوی مشک تاری

کرم کن پاره‌ای بفرست پنهان

[...]

سلمان ساوجی
 
 
sunny dark_mode