گنجور

صفی علیشاه » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۱۰

 

سراغت دارم دارم ای ماه یگانه

حریفان را روی هر شب بخانه

چون آئی نزد ما ننشسته بر جا

دراندازی پی رفتن بهانه

خوش آنروزی که بودی یار باما

[...]

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۱۴

 

کرم‌های ترا هرگز فراموش

نخواهم کرد اگر کردم کفن‌پوش

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۳۲

 

بسیج می کن ای فرخنده اوصاف

بشارت ده که سیمرغ آمد از قاف

غباری کز زمین در راه او خاست

مصفاتر بد از آئینه صاف

گذشت ادوار ما قبل از بد و نیک

[...]

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۳۴

 

صفی یا رب که مخلوقست و نادار

بناداری کم از کل خلایق

تواند کرد عفو هر گناهی

تو دانی کاندرین دعویست صادق

عجب نبود تو بخشی گر گناهش

[...]

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۴۴ - نسب‌نامه

 

کنون خواهم دروداز حق دگر باز

بروح انبیا و اهل اعجاز

درد اول بروح پاک آدم

که باشد صفوه الله مکرم

دگر نوح نبی‌الله و دیگر

[...]

صفی علیشاه
 
 
sunny dark_mode