گنجور

جامی » دیوان اشعار » فاتحة الشباب » غزلیات » شمارهٔ ۹۵۳

 

به هر زمین که نشانی ز خیمه لیلی

نماید، از مژه مجنون روان کند سیلی

سکون و صبر چه امکان چو بست قاید عشق

زمام خاطر مجنون به محمل لیلی

پی دعای فراغت ز عشق مجنون را

[...]

جامی
 

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل سوم - سوگواری‌ها » شمارهٔ ۱۰۳ - حلقهٔ ماتم

 

میان راه ز بس خصم زد مرا سیلی

رخم ز صدمهٔ سیلی خصم، شد نیلی

ترکی شیرازی
 

صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۶ - سئوال از ملک الموت

 

تو زنده باشی و باشد عذار من نیلی

ز دست شمر لعین تا یکی خورم سیلی

صامت بروجردی
 

صامت بروجردی » کتاب المراثی و المصائب » شمارهٔ ۲۵ - وداع سکینه خاتون با امام

 

گشای چشم و نظر کن چگونه از سیلی

شده است صورت طفل یتیم تو نیلی

صامت بروجردی
 
 
sunny dark_mode