گنجور

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۰۷

 

به دیده و دل من دوست خانه می‌طلبد

چرا در آتش و آب آشیانه می‌طلبد؟

زبان بسوخت ز آه و ز بهر شرح فراق

لبم ز جان پر آتش زبانه می‌طلبد

دلم به سوی بتان میل می‌کند وآنگاه

[...]

امیرخسرو دهلوی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶۷۱

 

نه موج از دل دریا کرانه می‌طلبد

که بهر محو شدن تازیانه می‌طلبد

منم که بی‌خبرم در سفر ز منزل خویش

وگرنه تیر هوایی نشانه می‌طلبد

گهر صدف طلبد، تیغ آبدار نیام

[...]

صائب تبریزی
 

شاطر عباس صبوحی » غزلیات » شمارهٔ ۲۳ - دام و دانه

 

دلی که در خم زلف، شانه می‌طلبد

چو طایری است که شب، آشیانه می‌طلبد

ز شوق خال تو، دل می‌تپد در آن خم زلف

حریص بین، که به دام است و، دانه می‌طلبد

دلم به خانه خرابی خویش می‌گرید

[...]

شاطر عباس صبوحی
 
 
sunny dark_mode