گنجور

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۲۶

 

بیار باده که دیر است در خمار توام

اگرچه دلق کشانم نه یار غار توام

بیار رطل و سبو کارم از قدح بگذشت

غلام همت و داد بزرگوار توام

در این زمان که خمارم مطیع من می باش

[...]

۱۹ بیت
مولانا
 

ناصر بخارایی » غزلیات » شمارهٔ ۴۳۹

 

خراب کردهٔ چشمان پرخمار توام

به هم آمده زلف تابدار توام

مرا مران تو به خواری که زار می‌مانم

اگر چه خوارم و زارم، نه خوار و زار توام؟

به دوستی که مکن دشمنی تو با دل من

[...]

۹ بیت
ناصر بخارایی
 

صائب » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۵۱۸

 

اگر سیاه دلم داغ لاله زار توام

اگر گشاده جبینم گل بهار توام

اگر چه چون ورق لاله نامه ام سیه است

به این خوشم که جگرگوشه بهار توام

چرا عزیز نباشم، نه خار این چمنم؟

[...]

۳ بیت
صائب