گنجور

کلیم » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۸

 

به دور خویش ز مینا حصار می‌خواهم

در آن میانه ترا در کنار می‌خواهم

به توبه نامه نمی‌شویَم از گُنَه که به حشر

به کف مسوده زلف یار می‌خواهم

چو چشم حسرتم افتد به تیغ ابروی دوست

[...]

کلیم
 

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۲۲

 

ز من مپرس چه از روزگار می‌خواهم

چه چیز دارد، از او وصل یار می‌خواهم

ز لاله و گل این باغ، ساده‌لوح‌ترم

که من طراوت ابر از غبار می‌خواهم

به جز زیان چه رسد ز آرزوی خویش مرا

[...]

سلیم تهرانی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۷۶۵

 

نه می به جام و نه گل در کنار می‌خواهم

تبسمی ز لب لعل یار می‌خواهم

نیم ز رفتن گل‌های بوستان غمگین

زمان حسن ترا پایدار می‌خواهم

چو گل برای تماشاییان دلتنگ است

[...]

صائب تبریزی
 
 
sunny dark_mode