گنجور

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۶۱

 

شبی گر آن پسر نازنین به ما برسد

بود امید که بر درد ما دوا برسد

چه گویمش که بلایی ست او به نیکویی

چنان بلای دل، ای کاشکی به ما برسد

رود کرشمه کنان در ره و هزار چو من

[...]

امیرخسرو دهلوی
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۵۵

 

دگر تظلم ما عاجزان‌کجا برسد

بس است نالهٔ ماگر به‌گوش ما برسد

به خاک منتظرانت بهارکاشته‌اند

بیا ز چشم دهیم آب تا حنا برسد

کسی به می نکند چارهٔ خمار وفا

[...]

بیدل دهلوی
 

صامت بروجردی » قصاید » شمارهٔ ۱۱ - قصیده در مدح مظهر العجایب حضرت امیرالمومنین(ع)

 

خوش آن مریض که بر دردوی دوا برسد

به دولت ابد از قرب کبریا برسد

کسی که طالب قرب خدا بود به خدا

مگر ز دوستی شاه اولیا برسد

معین دین پیمبر کش از احد باحد

[...]

صامت بروجردی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶۹ - در مدح ولی‌الله اعظم امیرالمؤمنین علی «علیه‌السلام»

 

ز جلوه مهر سماکی به بوتراب رسد

چگونه ذره تواند به آفتاب رسد

ولی نعمت ما خاکیان علیست که فیض

بزادگان تراب از ابوتراب رسد

مجوی کام دل خویش را ز غیر علی

[...]

صغیر اصفهانی
 
 
sunny dark_mode